هدر اصلی سایت

نمایش صفحات

 سعی بین صفا و مروه
و در آن چند مسأله است:
(811)م - واجب است بعد از بجا آوردن نماز طواف سعى کند بین صفا و مروه که دو کوه معروفند.
 
(812)م - مراد از سعى آن است که از کوه صفا برود به مروه و از مروه برگردد به صفا.
 
(813)م - واجب است سعى بین صفا و مروه هفت مرتبه باشد که به هر مرتبه شوط گویند، به این معنى که از صفا به مروه رفتن یک شوط است و از مروه به صفا برگشتن نیز یک شوط است.
 
(814)م - واجب است اوّل از صفا شروع کند و باید در دور هفتم به مروه ختم شود، و اگر از مروه شروع کند هر وقت فهمید باید اعاده کند، و اگر در بین سعى بفهمد باید از سر بگیرد و از صفا شروع کند.
 
(815)م - احتیاط آن است که ابتدا کند از جزء اوّل صفا و از آنجا شروع به سعى کند، و در صورتى که روى کوه برود و همان طور به نحو متعارف سعى کند کفایت مى‏کند.
 
(816)م - در سعى بین صفا و مروه جایز است سواره و بر روى محمل، چه در حال اختیار و چه با عذر لکن راه رفتن افضل است.
 
(817)م - طهارت از حدث و خبث و پوشاندن عورت در سعى معتبر نیست گرچه احوط مراعات طهارت از حدث است.
 
(818)م - واجب است سعى را بعد از طواف و نماز آن بجا آورد، و اگر عمداً پیش از آنها بجا آورد باید بعد از طواف و نماز آن را اعاده کند.
(819)م - اگر از روى فراموشى مقدّم بدارد سعى را بر طواف، اقوى آن است که آن را اعاده کند و همچنین است اگر از روى ندانستن مسأله مقدّم بدارد.
 
(820)م - واجب است رفتن و برگشتن از راه متعارف باشد، پس اگر از راه غیر متعارف به صفا برود یا به مروه، سعیش باطل است.
(821)م - اگر بین صفا و مروه را دو طبقه یا چند طبقه کنند سعى از غیر طبقه اول فقط در صورت اضطرار جایز است.
 
(822)م - اگر طبقه زیرزمینى درست شد و کوه صفا و مروه ریشه دار بود و سعى بین آن دو واقع شد صحیح است على الظّاهر، و احوط سعى‏از طبقه روى زمینى است.
 
(823)م - واجب است در وقت رفتن به طرف مروه متوجّه به آن جا، و وقت رفتن رو به صفا متوجّه به آن باشد، پس اگر عقب عقب برود یا پهلو را به طرف صفا یا مروه کند و برود باطل است، لکن نگاه کردن به چپ و راست بلکه گاهى به پشت سر اشکال ندارد.
 
(824)م - جایز است به جهت استراحت و رفع خستگى، نشستن یا خوابیدن بر صفا یا مروه، و همین طور جایز است نشستن یا خوابیدن بین آنها براى رفع خستگى و لازم نیست عذرى داشته باشد بنابر اقوى.
 
(825)م - جایز است تأخیر سعى از طواف و نماز آن براى رفع خستگى یا تخفیف گرمى هوا، و جایز است بدون عذر تأخیر بیندازد تا شب گرچه احتیاط در تأخیر نینداختن است.
 
(826)م - جایز نیست تأخیر انداختن تا فردا بدون عذر از قبیل مرض.
 
(827)م - سعى از عبادات است و باید آن را با نیّت خالص براى‏فرمان خداى تعالى بیاورد.
 
(828)م - سعى مثل طواف رکن است و حکم ترک آن از روى عمد یا سهو چنان است که در طواف گذشت.
 
(829)م - زیاد کردن در سعى بر هفت مرتبه از روى عمد موجب باطل شدن آن است به تفصیلى که در طواف گذشت.
(830)م - اگر از روى فراموشى زیاد کند بر سعى چه کمتر از یک مرتبه یا بیشتر سعى او صحیح است، و بهتر آن است که زائد را رها کند، گرچه بعید نیست که بتواند آن را به هفت مرتبه برساند.
 
(831)م - اگر سعى را کم کند سهواً واجب است آن را اتمام کند هر وقت یادش بیاید، و اگر به وطن خود مراجعت کرده و براى او مشقّت ندارد باید برگردد، و اگر نمى‏تواند یا مشقّت دارد باید نایب بگیرد.
 
(832)م - اگر کمتر از سه دور و نیم از سعى را بجا آورده و بقیه را فراموش کرده با فوت موالات باید سعى را از اول بجا آورد، امّا اگر سه دور و نیم یا بیشتر بجا آورده سعى را از همانجا که قطع کرده ادامه دهد و تمام کند.
 
(833)م - با تمام کردن سعى حلال نمى‏شود بر او آنچه حرام شده بود به واسطه احرام.
 
(834)م - اگر فراموش کرد بعض سعى را در عمره تمتّع پس به گمان این که اعمال عمره تمام شده از احرام خارج شد و بعد از آن نزدیکى با زنان کرد واجب است برگردد و سعى را تمام کند، و واجب است که یک گاو براى کفّاره ذبح کند.
 
(835)م - اگر فراموش کرد بعض سعى را در عمره تمتّع و تقصیر کرد و بعد از آن نزدیکى با زنان کرد واجب است که به دستور مسأله سابق عمل کند، بلکه احتیاط واجب آن است که در این دو حکم سعى در غیر عمره تمتّع را نیز ملحق به تمتّع کند در کفّاره و اتمام.
 
(836)م - اگر شک کند در عدد رفت و آمدها بعد از تقصیر اعتنا نکند، و اگر شک کند بعد از آنکه از عمل فارغ شد و منصرف شد چون بنا گذارى بر اتمام و اعتنا نکردن به شک خالى از اشکال نیست احتیاط آن است که آنچه احتمال نقص مى‏دهد اتمام کند، خصوصاً اگر شک در ناقص گذاشتن در این باشد که عمداً براى حاجتى ترک کرده است سعى را که برگردد و اتمام کند که در این صورت وجوب اتمام بعید نیست، و اگر شک در زیاده دارد و مى‏داند ناقص نشده اعتنا نکند.
 
(837)م - اگر بعد از فارغ شدن از سعى یا از هر دورى شک در دُرست آوردن آن کند اعتنا نکند و سعیش صحیح است، و همین طور اگر در بین رفت و آمد شک در صحیح بجا آوردن جزء پیش کند، اعتنا نکند.
 
(838)م - اگر در مروه شک کند که هفت دفعه رفت و آمد کرده یا زیادتر مثل اینکه شک کند که این دور هفت است یا کمتر ظاهراً سعى او باطل است، و همچنین است هر شکّى که به کمتر از هفت تعلّق بگیرد، مثل شک بین یک و سه یا دو و چهار و هکذا.
 
(839)م - اگر طواف را در روزى بجا آورد و روز بعد شک کرد که سعى کرده است یا نه بعید نیست بنا گذارى بر آوردن، گرچه احتیاط در آوردن است، مگر آنکه بعد از تقصیر شک کند که در این صورت لازم نیست سعى کند.