هدر اصلی سایت

نمایش صفحات

نیابت در حجّ 
(106)م - در نایب، امورى شرط است:
1. بلوغ، بنابر احتیاط واجب.
2. عقل.
3. ایمان.
4. وثوق و اطمینان به انجام دادن او، و امّا بعد از اجرا عمل نایب، لازم نیست اطمینان به صحّت آن و در صورت شک در صحّت، حکم به صحّت مى‏شود و استنابه صحیح است هر چند قبل از عمل، شک داشته باشد.
5. معرفت نایب به افعال و احکام حج ولو با ارشاد کسى در حال عمل.
6. ذمّه نایب مشغول به حج واجبى در آن سال نباشد.
7. معذور در ترک بعض افعال حج نباشد.
 
(107)م - در منوب عنه، امورى شرط است:
1. اسلام.
2. در حج واجب شرط است که منوب عنه فوت شده باشد یا اگر زنده است حج بر او مستقر شده و خودش از جهت مرضى که امید خوب شدن آن نیست یا از جهت پیرى نتواند به حج برود و در حج استحبابى این شرط نیست و در منوب عنه، بلوغ و عقل شرط نیست و مماثله بین نایب و منوب عنه نیز شرط نیست و جایز است کسى که تا کنون به حج نرفته و مستطیع نیست براى دیگرى نایب شود.
 
(108)م - نایب باید در عمل قصد نیابت نماید و منوب عنه را در نیّت تعیین کند ولو اجمالاً و شرط نیست اسم او را ذکر کند، گرچه مستحب است.
 
(109)م - ذمّه منوب عنه فارغ نمى‏شود مگر به اینکه نایب، عمل را صحیحاً انجام دهد. بلى اگر نایب بعد از احرام و دخول حرم بمیرد، از منوب عنه مجزى است و در اجراء این حکم فرقى بین حَجّةالاسلام و غیر آن و حج تبرّعى نمى‏باشد.
 
(110)م - لباس احرام و پول قربانى در حج نیابى بر اجیر است مگر در صورتى که شرط شده باشد که مستأجر بدهد و همچنین اگر اجیر موجبات کفّاره را انجام دهد کفّاره بر عهده خود او است نه مستأجر.
 
(111)م - نایب در طواف نساء نیز باید قصد منوب عنه نماید و احتیاط استحبابى آن است که به قصد ما فى الذّمه بجا آورد.
 
(112)م - اگر نایب طواف نساء را صحیحاً انجام ندهد زن بر او حلال نمى‏شود و بر منوب عنه چیزى نیست.
 
(113)م - استیجار کسى که وقتش از اتمام حج تمتّع، ضیق شده و وظیفه او عدول به اِفراد است، براى کسى که وظیفه او حج تمتّع است صحیح نیست، بلى اگر در سعه وقت او را اجیر کرد و بعد وقت ضیق شد باید عدول کند و از منوب عنه مجزى است.
 
(114)م - در حج واجب نیابت یک نفر از چند نفر در یک سال جایز نیست و در غیر واجب مانع ندارد.
 
(115)م - کسى که حج بر او مستقر شده یعنى سال اوّل استطاعت حج نرفته اگر به واسطه مرض، یا پیرى قدرت رفتن ندارد یا رفتن براى او حرج و مشقّت دارد واجب است نایب بگیرد، در صورتى که امید خوب شدن و قدرت پیدا کردن نداشته باشد، و به احتیاط واجب باید فوراً نایب بگیرد و اگر مستقر نشده باشد بر او، اقوى عدم وجوب است.
 
(116)م - بعد از آنکه نایب عمل را بجا آورد، حج از معذور ساقط مى‏شود و لازم نیست خودش حج کند، اگرچه عذرش برطرف شود. و امّا اگر قبل از اتمام حج عذر برطرف شد، چه قبل از احرام یا بعد، باید خودش حج برود.
 
(117)م - کسى که حج بر او واجب باشد چه سال استطاعتش باشد و چه حج بر او مستقر شده باشد جایز نیست نیابت کند از غیر، و اگر نیابت کند صحیح است امّا گناه کرده است.
 
(118)م - اگر اجیر براى حَجّةالاسلام، بعد از احرام بستن و داخل شدن در حرم بمیرد کفایت مى‏کند از حج کسى که براى او بجا آورده است، و لازم نیست حج کردن براى او، و اگر قبل از احرام یا بعد از آن و قبل از داخل شدن در حرم بمیرد باید دومرتبه اجیر بگیرند، و همین حکم را دارد کسى که براى خودش به حج برود.
 
(119)م - اگر کسى را براى حج اجیر کردند و قرار نگذاشتند که اجرت براى خصوص عمل باشد یا در مقابل عمل و رفت و آمدها، پس اگر قبل از داخل شدن در حرم مرد، ظاهراً مستحقّ اجرت گرفتن تا محلّ موت مى‏باشد، و همین طور اگر بعد از احرام و دخول حرم بمیرد بیشتر از آنچه ذکر شد و اجرت احرام مستحقّ نیست، اگرچه حج از میّت ساقط مى‏شود و اگر بعض اعمال را بجا آورد و مرد، مستحقّ اجرت آن اعمال نیز مى‏باشد و اگر اعمال را به نحوى بجا آورده است که در عرف گفته شود که عمره و حج را بجا آورده، مستحقّ تمام اجرت است اگرچه بعض اعمال را که مضر به صحّت حج نیست و محتاج به اعاده نیست نسیاناً ترک کرده باشد.
 
(120)م - کسى که به عنوان نیابت رفت به مکّه، و خودش حج واجب بجا نیاورده، احتیاط آن است که بعد از عمل نیابت، براى خودش عمره مفرده بجا آورد و این احتیاط واجب نیست لکن خیلى مطلوب است.
 
(121)م - کسى که اجیر شده براى حج تمتّع، مى‏تواند اجیر دیگرى شود براى طواف یا ذبح یا سعى یا عمره مفرده بعد از عمل حج، چنانچه مى‏تواند براى خودش طواف و عمره مفرده بجا آورد.
 
(122)م - کسى که عذر داشته باشد از بعض اعمال حج نمى‏شود او را اجیر کرد براى حج، و اگر شخص معذور از بعض اعمال، تبرّعاً از غیر، حج بکند، اکتفا کردن به آن اشکال دارد، امّا اگر عذر بعد از اجیر شدن عارض شده اشکال ندارد.