هدر اصلی سایت

نمایش صفحات

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

و به نستعین انه خیر معین

 

شبهه‌ای نیست که آنچه مفهوم بشر عاقل می‌باشد آن ما یفهم یا ممکن الوجود است یا واجب الوجود یا ممتنع الوجود و سه قسم بودن مفهوم جای هیچ تردیدی نیست و از بدیهیات اولیه و اصول مسلمه و موضوعه می‌باشد.

مفهموم ممتنع الوجود در خارج مصداق ندارد و هر چه در ذهن تصور شود نسبت به ممتنع الوجود مخلوق شخص می‌باشد.

اما مصادیق ممکن الوجود «لا تعدّ و لا تحصی» می‌باشد؛ پس از عیان شدن موجودات ممکنه اقامه برهان برای اثبات موجودیت ممکن امری است غلط و بلا فائده؛ زیرا وجدان و عیان اقوی دلیل است؛ پس حواس هر بشری متوجه است به موجودیت ممکن و در این مسئله هیچ گونه تأمل و تردیدی یافت نمی‌شود؛ زیرا انکار وجود ممکن انکار ذات خود شخص است که منکر است و خلاف بداهت بودنش بواسطۀ وجدانی بودن وجود خودش می‌باشد.

اما نسبت به مصداق واجب الوجود تصور مفهوم واجب الوجود ملازم با تصدیق به آن و تصور آن ملازم با اعتقاد علم بوجوب موجودیت واجب می‌باشد.

زیرا مفهومی که وجود، مقوم آن است در خارج اگر محتاج به علت باشد در پیدا شدن آن، ممکن است و مصداقاً مصداق ممکن؛ زیرا محتاج به اثبات در ممکنات رواست. ممکن وجودش باید ثابت شود چون وجود برای آن ممکن ضروری نبوده اما واجب