شرایط فروشنده و خریدار
مسأله 2145 ـ براى فروشنده و خریدار شش چیز شرط است:
اوّل: بالغ باشند.
دوم: عاقل باشند.
سوم: حاکم شرع آنان را از تصرّف در اموالشان منع نکرده باشد.
چهارم: قصد خرید و فروش داشته باشند، پس اگر مثلاً به شوخى بگوید مال خود را فروختم، معامله باطل است.
پنجم: کسى آنها را مجبور نکرده باشد.
ششم: جنس و عوضى را که مىدهند مالک باشند یا مثل پدر و جدّ صغیر و یا وکیل، اختیار مال در دست آنان باشد و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.
مسأله 2146 ـ اگر بچّه نابالغ ممیّز چیزى را با اجازه پدر یا جدّ پدرى خود بخرد یا بفروشد، در صورتى که بتواند معامله کند، بنابر اظهر صحیح است، ولى اگر نمىتواند انشاء معامله نماید و یا قبلاً نمىتوانسته و حالا شک داریم که مىتواند انشاء معامله کند یا نه، اگرچه با اذن ولى باشد معاملهاش صحیح نیست، امّا خرید و فروش طفل غیر ممیّز و دیوانه و مست و غافل و کسى که از روى شوخى و بدون قصد جدّى معامله مىکند باطل است.
مسأله 2147 ـ اگر از بچّه غیر ممیّز یا ممیّزى که نمىتواند انشاء معامله کند چیزى بخرد، یا چیزى به او بفروشد باید جنس یا پولى را که از او گرفته به صاحب آن بدهد، یا از صاحبش رضایت بخواهد. و اگر صاحب آن را نمىشناسد و براى شناختن او هم وسیلهاى ندارد، باید چیزى را که از بچّه گرفته از طرف صاحب آن به عنوان ردّ مظالم بدهد و احتیاطا از حاکم شرع هم اذن بگیرد، ولى اگر چیزى را که گرفته مال خود صغیر باشد باید به ولیّش برساند و اگر او را پیدا نکرد به حاکم شرع بدهد.
مسأله 2148 ـ اگر کسى با بچّه غیر ممیّزى که نمىتواند انشاء معامله کند معامله نماید و جنس یا پولى که به بچّه داده از بین برود، نمىتواند از بچّه یا ولىّ او مطالبه کند؛ و اگر ممیّز بوده و مىتوانسته انشاء معامله کند و بدون تفریط در دستش تلف شده باز هم نمىتواند مطالبه کند، امّا اگر تفریط کرده پس از بلوغ مىتواند مطالبه کند یا از ولیّش قبل از بلوغ مطالبه نماید.
مسأله 2149 ـ اگر ظالمى خریدار یا فروشنده را به معامله مجبور کند چنانچه بعد از معامله راضى شود و بگوید راضى هستم، معامله صحیح است ولى احتیاط مستحب آن است که دوباره صیغه معامله را بخوانند، ولى اگر خود مالک، شخصى را بر اجراى صیغه مجبور کند معامله صحیح است و احتیاج به رضایت بعدى ندارد.
مسأله 2150 ـ اگر انسان مال کسى را بدون اجازه او بفروشد، چنانچه صاحب مال به فروش آن راضى نشود و اجازه ندهد معامله باطل است.
مسأله 2151 ـ پدر و جدّ پدرى طفل در صورتى مىتوانند مال طفل را بفروشند که براى او مفسده نباشد، بلکه بهتر آن است که تا مصلحت نباشد نفروشند امّا وصىّ پدر و وصىّ جدّ پدرى و حاکم شرع فقط در صورتى مىتوانند مال طفل را بفروشند که مصلحت طفل در آن باشد.
مسأله 2152 ـ اگر کسى مالى را غصب کند و بفروشد و بعد از فروش، صاحب مال معامله را براى خودش اجازه دهد، معامله صحیح است و احتیاط واجب آن است که مشترى و صاحب مال در منفعتى که براى جنس و عوض آن بوده با یکدیگر مصالحه کنند.
مسأله 2153 ـ اگر کسى مالى را غصب کند و بفروشد به قصد این که پول آن، مال خودش باشد، چنانچه صاحب مال معامله را اجازه ندهد معامله باطل است؛ و اگر صاحب مال معامله را اجازه دهد معامله صحیح است ولى پول، مال مالک مىشود نه غاصب.