احکام زکات
مسأله 1916 ـ زکات نُه چیز واجب است: اوّل: گندم. دوم: جو. سوم: خرما. چهارم: کشمش. پنجم: طلا. ششم: نقره. هفتم: شتر. هشتم: گاو. نهم: گوسفند. و اگر کسى مالک یکى از این نُه چیز باشد، با شرایطى که بعداً گفته مىشود باید مقدارى که معیّن شده به یکى از مصرفهایى که دستور دادهاند برساند.
مسأله 1917 ـ سُلت که دانهاى است به نرمى گندم و خاصیت جو دارد زکات ندارد، ولى «عَلَس» که مثل گندم است و خوراک مردمان صنعا بوده در صورتى که به آنها جو و گندم بگویند زکاتش واجب و در غیر این صورت واجب نیست.
شرایط واجب شدن زکات
مسأله 1918 ـ زکات در صورتى واجب مىشود که مال به مقدار نصاب که بعداً گفته مىشود برسد و مالک آن، بالغ و عاقل و آزاد باشد و بتواند در آن مال تصرّف کند.
مسأله 1919 ـ بعد از آن که انسان دوازده ماه مالک گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره بود، باید زکات آن را بدهد. ولى از اوّل ماه دوازدهم نمىتواند طورى در مال تصرّف کند که مال از بین برود و اگر تصرّف کند ضامن است و چنانچه در ماه دوازدهم بدون اختیار او بعضى از شرطهاى زکات از بین برود زکات بر او واجب نیست.
مسأله 1920 ـ اگر مالک گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در بین سال بالغ شود، زکات بر او واجب نیست.
مسأله 1921 ـ زکات گندم و جو وقتى واجب مىشود که به آنها گندم و جو گفته شود و زکات کشمش وقتى واجب مىشود که انگور است، و موقعى هم که خرما قدرى خشک شود که به او تمر بگویند زکات آن واجب مىشود. ولى وقت دادن زکات در گندم و جو موقع خرمن شدن و جدا کردن کاه آنها و در خرما و کشمش موقعى است که خشک شده باشند.
مسأله 1922 ـ اگر موقع واجب شدن زکات گندم و جو و کشمش و خرما که در مسأله پیش گفته شد، صاحب آنها بالغ باشد، باید زکات آنها را بدهد.
مسأله 1923 ـ اگر صاحب گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در تمام سال دیوانه باشد، زکات بر او واجب نیست. ولى اگر در مقدارى از سال دیوانه باشد و در آخر سال عاقل گردد چنانچه دیوانگى او به قدرى کم باشد که مردم بگویند در تمام سال عاقل بوده زکات بر او واجب است.
مسأله 1924 ـ اگر صاحب گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در مقدارى از سال مست یا بیهوش شود، زکات از او ساقط نمىشود. و همچنین است اگر موقع واجب شدن زکات گندم و جو و خرما و کشمش مست یا بیهوش باشد.
مسأله 1925 ـ مالى را که از انسان غصب کردهاند و نمىتواند در آن تصرّف کند زکات ندارد، و نیز اگر زراعتى را از او غصب کنند و موقعى که زکات آن واجب مىشود در دست غصب کننده باشد، موقعى که به صاحبش برمىگردد زکات ندارد.
مسأله 1926 ـ اگر طلا و نقره یا چیز دیگرى را که زکات آن واجب است قرض کند و یک سال نزد او بماند، باید زکات آن را بدهد و بر کسى که قرض داده چیزى واجب نیست.