مواردى که قضا و کفّاره واجب است
مسأله 1722 ـ اگر در روزه رمضان عمداً قى کند یا در شب جنب شود و به تفصیلى که در مسأله 1695 گفته شد سه مرتبه بیدار شود و بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود فقط باید قضاى آن روز را بگیرد و چنانچه عمداً اماله کند بنابر احتیاط واجب قضا نماید و اگر عمداً سر زیر آب ببرد باید کفّاره هم بدهد ولى اگر کار دیگرى که روزه را باطل مىکند عمداً انجام دهد در صورتى که مىدانسته آن کار روزه را باطل مىکند قضا و کفّاره بر او واجب مىشود.
مسأله 1723 ـ اگر بواسطه ندانستن مسأله کارى انجام دهد که روزه را باطل مىکند، چنانچه مىتوانسته مسأله را یاد بگیرد، کفّاره بر او ثابت مىشود و اگر نمىتوانسته مسأله را یاد بگیرد یا اصلاً ملتفت مسأله نبوده یا یقین داشته که فلان چیز روزه را باطل نمىکند، کفّاره بر او واجب نیست.
کفّاره روزه
مسأله 1724 ـ کسى که کفّاره روزه رمضان بر او واجب است، باید یک بنده آزاد کند یا به دستورى که در مسأله بعد گفته مىشود دو ماه روزه بگیرد، یا شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مُد که تقریبا ده سیر است طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها بدهد و چنانچه اینها برایش ممکن نباشد هر چند مد که مىتواند به فقرا طعام بدهد و اگر نتواند طعام بدهد باید استغفار کند، اگرچه مثلاً یک مرتبه بگوید «استغفر اللّه» و در فرض اخیر باید هر وقت بتواند، کفّاره را بدهد.
مسأله 1725 ـ کسى که مىخواهد دو ماه کفّاره روزه رمضان را بگیرد، باید سىو یک روز آن را پى در پى بگیرد و اگر بقیه آن پى در پى نباشد اشکال ندارد.
مسأله 1726 ـ کسى که مىخواهد دو ماه کفّاره روزه رمضان را بگیرد، نباید موقعى شروع کند که در بین سى و یک روز روزى باشد که مانند عید قربان، روزه آن حرام است.
مسأله 1727 ـ کسى که باید پى در پى روزه بگیرد، اگر در بین آن بدون عذر یک روز روزه نگیرد، یا وقتى شروع کند که در بین آن به روزى برسد که روزه آن واجب است، مثلاً به روزى برسد که نذر کرده آن روز را روزه بگیرد، باید روزهها را از سر بگیرد.
مسأله 1728 ـ اگر در بین روزهایى که باید پى در پى روزه بگیرد عذرى مثل حیض یا نفاس، یا سفرى که در رفتن آن مجبور است، براى او پیش آید، بعد از برطرف شدن عذر واجب نیست روزهها را از سر بگیرد بلکه بقیه را بعد از برطرف شدن عذر بجا مىآورد.
مسأله 1729 ـ اگر به چیز حرامى روزه خود را باطل کند، چه آن چیز ذاتا حرام باشد مثل شراب و زنا، یا به جهتى حرام شده باشد، مثل نزدیکى کردن با عیال خود در حال حیض، یک کفّاره کافى است ولى احتیاط مستحب آن است که کفّاره جمع بدهد.
مسأله 1730 ـ اگر روزهدار دروغى را به خدا و پیغمبر9 نسبت دهد یک کفّاره بر او واجب مىشود.
مسأله 1731 ـ اگر روزهدار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند، یک کفّاره بر او واجب است. ولى اگر جماع او حرام باشد بنابر احتیاط مستحب کفّاره جمع بدهد.
مسأله 1732 ـ اگر روزهدار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، براى همه آنها یک کفّاره کافى است.
مسأله 1733 ـ اگر روزهدار جماع حرام کند و بعد با حلال خود جماع نماید یک کفّاره کافى است.
مسأله 1734 ـ اگر روزهدار کارى که حلال است و روزه را باطل مىکند، انجام دهد مثلاً آب بیاشامد و بعد کار دیگرى که حرام است و روزه را باطل مىکند انجام دهد، مثلاً غذاى حرامى بخورد، یک کفّاره کافى است.
مسأله 1735 ـ اگر روزهدار آروغ بزند و چیزى در دهانش بیاید، چنانچه عمداً آن را فرو ببرد، روزهاش باطل است و باید قضاى آن را بگیرد و کفّاره هم بر او واجب مىشود و اگر خوردن آن چیز حرام باشد، مثلاً موقع آروغ زدن، خون به دهان او بیاید و عمداً آن را فرو برد، باید قضاى آن روز را بگیرد و بنابر احتیاط مستحب، کفّاره جمع هم بدهد.
مسأله 1736 ـ اگر نذر کند که روز معیّنى را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل کند، باید یک بنده آزاد نماید یا دو ماه پى در پى روزه بگیرد یا به شصت فقیر طعام دهد.
مسأله 1737 ـ اگر به گفته کسى که مىگوید مغرب شده افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و کفّاره بر او واجب مىشود. ولى اگر خبر دهنده عادل بوده فقط قضاى آن روز واجب است.
مسأله 1738 ـ کسى که عمداً روزه خود را باطل کرده اگر بعد از ظهر مسافرت کند، یا پیش از ظهر براى فرار از کفّاره سفر نماید، کفّاره از او ساقط نمىشود بلکه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پیش آمد کند، کفّاره بر او واجب است.
مسأله 1739 ـ اگر عمداً روزه خود را باطل کند و بعد عذرى مانند حیض یا نفاس یا مرض براى او پیدا شود، کفّاره بر او واجب نیست.
مسأله 1740 ـ اگر یقین کند که روز اوّل ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل کند بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده کفّاره بر او واجب نیست.
مسأله 1741 ـ اگر انسان شک کند که آخر رمضان است یا اوّل شوّال و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود اوّل شوّال بوده کفّاره بر او واجب نیست.
مسأله 1742 ـ اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزه دار است جماع کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفّاره روزه خودش و روزه زن را باید بدهد و اگر زن به جماع راضى بوده، بر هر کدام یک کفّاره واجب مىشود.
مسأله 1743 ـ اگر زنى شوهر روزه دار خود را مجبور کند که جماع نماید، یا کار دیگرى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، واجب نیست کفّاره روزه شوهر را بدهد و بر شوهر او نیز کفّاره واجب نیست.
مسأله 1744 ـ اگر روزهدار در ماه رمضان، با زن خود که روزهدار است جماع کند، چنانچه به طورى زن را مجبور کرده باشد که از خود اختیارى نداشته باشد و در بین جماع، زن راضى شود، باید مرد دو کفّاره و زن یک کفّاره بدهد و اگر زن با اراده و اختیار، عمل را انجام دهد اگرچه مجبورش کرده باشد مرد باید کفّاره خودش و زن را بدهد.
مسأله 1745 ـ اگر روزهدار در ماه رمضان با زن روزهدار خود که خواب است جماع نماید، یک کفّاره بر او واجب مىشود و روزه زن صحیح است و کفّاره هم بر او واجب نیست.
مسأله 1746 ـ اگر مرد زن خود را مجبور کند که غیر جماع کار دیگرى که روزه را باطل مىکند بجا آورد، کفّاره زن را نباید بدهد و بر خود زن هم کفّاره واجب نیست.
مسأله 1747 ـ کسى که بواسطه مسافرت یا مرض روزه نمىگیرد، نمىتواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع کند، ولى اگر او را مجبور نماید بنابر احتیاط باید کفّارهاش را بدهد.
مسأله 1748 ـ انسان نباید در بجا آوردن کفّاره کوتاهى کند، ولى لازم نیست فوراً آن را انجام دهد.
مسأله 1749 ـ اگر کفّاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نیاورد، چیزى بر آن اضافه نمىشود.
مسأله 1750 ـ کسى که باید براى کفّاره یک روز، شصت فقیر را طعام بدهد اگر به شصت فقیر دسترسى دارد نباید به هر کدام از آنها بیشتر از یک مد که تقریبا ده سیر است طعام بدهد، یا یک فقیر را بیشتر از یک مرتبه سیر نماید، ولى چنانچه انسان اطمینان داشته باشد که فقیر طعام را به عیالات خود مىدهد یا به آنها مىخوراند مىتواند براى هر یک از عیالات فقیر اگرچه صغیر باشند یک مد به آن فقیر بدهد.
مسأله 1751 ـ کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، باید به ده فقیر هر کدام یک مد که تقریبا ده سیر است طعام بدهد و اگر نمىتواند باید سه روز پى در پى روزه بگیرد.