احکام وقف
مسأله 2758 ـ اگر کسى چیزى را وقف کند، از ملک او خارج مىشود و خود او و دیگران نمىتوانند آن را ببخشند، یا بفروشند و کسى هم از آن ملک ارث نمىبرد ولى در بعضى از موارد که در مسأله 2158 و 2159 گفته شد فروختن آن اشکال ندارد.
مسأله 2759 ـ لازم نیست صیغه وقف را به عربى بخوانند، بلکه اگر مثلاً بگوید خانه خود را وقف کردم وقف صحیح است و محتاج به قبول هم نیست حتّىدر وقف خاص.
مسأله 2760 ـ اگر ملکى را براى وقف معیّن کند و پیش از خواندن صیغه وقف پشیمان شود، یا بمیرد، وقف درست نیست.
مسأله 2761 ـ کسى که مالى را وقف مىکند، باید براى همیشه وقف کند پس اگر مثلاً بگوید این مال تا ده سال وقف باشد و بعد نباشد و یا بگوید این مال تا ده سال وقف باشد و بعد تا پنج سال وقف نباشد و بعد دوباره وقف باشد باطل است، و به احتیاط واجب باید وقف از موقع خواندن صیغه باشد پس اگر مثلاً بگوید این مال بعد از مردن من وقف باشد چون از موقع خواندن صیغه تا مردنش وقف نبوده، اشکال دارد، مگر اینکه نظرش وصیّت به وقف براى بعد از مرگ باشد.
مسأله 2762 ـ وقف در صورتى صحیح است که مال وقف را به تصرّف کسى که براى او وقف شده یا وکیل، یا ولىّ او بدهند، ولى اگر چیزى را بر اولاد صغیر خود وقف کند و به قصد این که آن چیز ملک آنان شود از طرف آنان نگهدارى نماید، وقف صحیح است.
مسأله 2763 ـ اگر مسجدى را وقف کند، بعد از آن که واقف به قصد واگذار کردن اجازه دهد که در آن مسجد نماز بخوانند همین که یک نفر در آن مسجد نماز خواند، وقف درست مىشود، و چنانچه صیغه وقف را خواند وقف محقّق مىشود هرچند در آن نماز نخوانده باشند.
مسأله 2764 ـ وقف کننده باید مکلّف و عاقل و با قصد و اختیار باشد و شرعا بتواند در مال خود تصرّف کند، بنابراین سفیهى که در حال بالغ بودن سفیه بوده یا حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش جلوگیرى کرده، چون حق ندارد در مال خود تصرّف نماید اگر چیزى را وقف کند صحیح نیست.
مسأله 2765 ـ اگر مالى را براى کسانى که به دنیا نیامدهاند وقف کند درست نیست ولى وقف براى اشخاصى که بعضى از آنها به دنیا آمدهاند صحیح و آنها که به دنیا نیامدهاند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک مىشوند.
مسأله 2766 ـ اگر چیزى را بر خودش وقف کند مثل آن که دکّانى را وقف کند که عایدى آن را بعد از مرگ او خرج مقبرهاش نمایند صحیح نیست. ولى اگر مثلاً مالى را بر فقرا وقف کند و خودش فقیر شود، مىتواند از منافع وقف استفاده نماید.
مسأله 2767 ـ اگر براى چیزى که وقف کرده متولّى معیّن کند باید مطابق قرارداد او رفتار نماید. و اگر معیّن نکند، چنانچه بر افراد مخصوصى مثلاً بر اولاد خود وقف کرده باشد راجع به چیزهایى که مربوط به مصلحت وقف است که در نفع بردن طبقات بعد نیز دخالت دارد اختیار با حاکم شرع است و راجع به چیزهایى که مربوط به نفع بردن طبقه موجود است اگر آنها بالغ باشند، اختیار با خود آنان است و اگر بالغ نباشند، اختیار با ولىّ ایشان است و براى استفاده از وقف اجازه حاکم شرع لازم نیست.
مسأله 2768 ـ اگر ملکى را بر عناوین عامّى مثلاً بر فقرا یا سادات وقف کند یا وقف کند که منافع آن به مصرف خیرات برسد، در صورتى که براى آن ملک متولّى معیّن نکرده باشد، اختیار آن با حاکم شرع است.
مسأله 2769 ـ اگر ملکى را بر افراد مخصوصى مثلاً بر اولاد خود وقف کند که هر طبقهاى بعد از طبقه دیگر از آن استفاده کنند، چنانچه متولّى ملک، آن را اجاره دهد و بمیرد در صورتى که مراعات مصلحت وقف یا مصلحت طبقه بعد را کرده باشد اجاره باطل نمىشود، و احتیاط لازم آن است که مستأجر از متولّى بعد نیز اجازه بگیرد. ولى اگر متولّى نداشته باشد و یک طبقه از کسانى که ملک بر آنها وقف شده آن را اجاره دهند و در بین مدّت اجاره بمیرند در صورتى که طبقه بعد اجازه ندهند، اجاره باطل مىشود و در صورتى که مستأجر، مال الاجاره تمام مدّت را داده باشد، مال الاجاره از زمان مردنشان تا آخر مدّت اجاره را از مال آنان مىگیرد.
مسأله 2770 ـ اگر ملک وقف خراب شود، از وقف بودن بیرون نمىرود، مگر اینکه وقف آن مقیّد به عنوان خاصّى بوده و آن عنوان از بین برود، مثل اینکه باغى را به قید باغ بودن وقف کرده باشند.
مسأله 2771 ـ ملکى که مقدارى از آن وقف است و مقدارى از آن وقف نیست اگر تقسیم نشده باشد، حاکم شرع یا متولّى وقف مىتواند با نظر خبره سهم وقف را جدا کند.
مسأله 2772 ـ اگر متولّى وقف خیانت کند و عایدات آن را به مصرفى که معیّن شده نرساند، چنانچه براى عموم وقف نشده باشد در صورت امکان حاکم شرع باید به جاى او متولّى امینى معیّن نماید.
مسأله 2773 ـ فرشى را که براى حسینیه وقف کردهاند، نمىشود براى نماز به مسجد ببرند، اگرچه آن مسجد نزدیک حسینیه باشد.
مسأله 2774 ـ اگر ملکى را براى تعمیر مسجدى وقف نمایند، چنانچه آن مسجد احتیاج به تعمیر ندارد و احتمال هم نمىرود که تا مدّتى احتیاج به تعمیر پیدا کند، در صورتى که غیر از تعمیر احتیاج دیگرى نداشته باشد و عایداتش در معرض تلف و نگهدارى آن لغو و بیهوده باشد، مىتوانند عایدات آن ملک را در آنچه نزدیک به مقصود واقف بوده صرف نمایند، مانند تأمین بقیه احتیاجات یا تعمیر مسجد دیگر.
مسأله 2775 ـ اگر ملکى را وقف کند که عایدى آن را خرج تعمیر مسجد نمایند و به امام جماعت و به کسى که در آن مسجد اذان مىگوید بدهند در صورتىکه بدانند براى هر یک چه مقدار معیّن کرده، باید همانطور مصرف کنند و اگر یقین نداشته باشند، مطابق نظر متولّى آنطور که صلاح و مصلحت است عمل نمایند.