شهید محمّدحسین عفیفی در سال 1361 در حوزه علمیه شهید محمّدحسین نجابت مشغول تحصیل علوم دینی شد. علاقه شدید ایشان به فراگیری علوم دینی و بخصوص عشق او به معرفت خداوند سبحان وی را بر آن داشت که لحظهای عمر عزیز خود را به بطالت نگذراند و در سالهای اخیر عطش قُرب به پروردگار عالم در وجودش بیشتر و بیشتر میشد و این انتظار در او ملموس بود که روز موعود فرا رسد و به محبوب خود واصل شود. شهید در محضر استاد جلیل القدر خود حضرت آیت الله حاج شیخ حسنعلی نجابت(ره) مشغول تحصیل شد.
زندگینامه شهید گرانقدر
حجّت الاسلام شیخ محمّدحسین عفیفی
شهید گرانقدر محمّدحسین عفیفی فرزند محمّد در سال 1342 در شیراز و در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود و در تحت تربیت مادر بزرگوار که از ذرّیّه حضرت فاطمه(علیها السلام) میباشد قرار گرفت. در طول دوران ابتدایی و دبیرستان و پس از آن مقیّد بود که با شرکت در راهپیماییها و تظاهرات دِین خود را به انقلاب اسلامی ادا نماید. شهید محمّدحسین عفیفی با شروع جنگ تحمیلی سر از پا نمیشناخت و همواره هوای جبهه را در سر داشت تا اینکه فرمان امام برای شکست حصر آبادان صادر گردید و ایشان در تاریخ پنجم مهرماه سال 1360 با ترکش خمپاره به شدّت مجروح شد و پس از بهبودی دوباره راهی جبهه شد. گرچه زبانها و قلمها از گفتن و نوشتن در وصف شهید قاصر است امّا نکاتی قابل ذکر است تا آیندگان سرمشق گرفته و درس صبر و استقامت و عشق و ایثار را از شهدا بیاموزند. شهید محمّدحسین عفیفی در سال 1361 در حوزه علمیه شهید محمّدحسین نجابت مشغول تحصیل علوم دینی شد. علاقه شدید ایشان به فراگیری علوم دینی و بخصوص عشق او به معرفت خداوند سبحان وی را بر آن داشت که لحظهای عمر عزیز خود را به بطالت نگذراند و در سالهای اخیر عطش قُرب به پروردگار عالم در وجودش بیشتر و بیشتر میشد و این انتظار در او ملموس بود که روز موعود فرا رسد و به محبوب خود واصل شود. شهید در محضر استاد جلیل القدر خود حضرت آیت الله حاج شیخ حسنعلی نجابت(ره) مشغول تحصیل شد. در طول تحصیل میاندیشید که مبادا این علوم برایم حجابی شود و مانع ترقّی و تقرّب به پروردگار شود. از این جهت برای چندمین بار در سال 1363 راهی جبهههای حق علیه باطل گردید که منجر به قطع نخاع ایشان شد، امّا با آن وضعیت دروس حوزوی را ادامه داد و تحت هر شرایطی با موتور سهچرخ صبحها یک ساعت قبل از طلوع آفتاب بطور منظّم و به موقع در محضر درس استاد حاضر میشد که حتّی در سال 1368 در یک روز برفی که رفت و آمد با ماشین به سختی انجام میشد ایشان با همان موتور سهچرخ و روی ویلچر خود به حوزه میآمد. این اعمال گویای همّت والا و توکّل این مرد خدا بود. هوش و زکاوت عجیبی داشت. با اینکه در طول درس یا مباحثه کم صحبت میکرد امّا اشکالاتی را که مطرح میکرد نشانگر هوش و صاحبنظری او بود. تا قبل از شهادت دروس حوزه را تا سطوح عالیه ادامه داد. شهید محمّدحسین عفیفی در سال 1368 ازدواج کرد و همسر ایشان با ایثار خود متقبّل شد که تا پایان عمر عون و یاور او باشد. پس از گذشت پنج ماه از ازدواج مصدومیت وی که در طول چند سال برایشان عارض بود مجدّداً عود کرد و تلاش پزشکان مؤثر واقع نشد و به دیار معبود شتافت و به آرزوی دیرینه خود نائل آمد.