شهید سیدمحمدباقر دستغیب

شهید والامقام و طالب مقام لقا

جناب حجت الاسلام سیدمحمدباقر دستغیب

بسم الله الرّحمن الرّحیم

زندگینامه ی شهید

سیّد محمّد باقر دستغیب

شهید سیّد محمّد باقر دستغیب، دومین شهید از خانواده ی حاج سیّد ابوالحسن دستغیب است که در سال 1340 دیده به جان گشود. او تحصیلات ابتدایی را در دبستان فرصت و مقطع بعدی را در دبیرستان مکتبی ادامه داده و در رشته ی برق از هنرستان های شیراز فارغ التّحصیل گردید. از آن جا که علاقه ی وافری به این حرفه داشت، اوقات فراغت خود را در منزل به تعمیرات امور برق می پرداخت و در اوقات فعّالیت اجتماعی، به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخت و در زمره ی طلّاب، همراه با جوانان پر شور و هیجان در راه مبارزه علیه نظام طاغوت به فعّالیت مستمر مشغول بود. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، آهنگ شرکت در جبهه را نمود و در حملات زیادی حضور فعّال داشت به طوری که بیش از شش بار زخمی گردید تا سرانجام به شهادت نائل آمد. اگر لیست تعداد دفعات شرکت در عملیات جبهه را بخواهیم فهرست نماییم، می توان به موارد زیر اشاره داشت:

·   ابتدای حضور، در جبهه ی آبادان بود که در آزادسازی جادّه ی آبادان - ماهشهر حضور داشت.

·   دومین حضور او در حمله ی چزّابه بود که از ناحیه ی بینی و دندان مورد اصابت ترکش قرار گرفت. پس از بهبودی نسبی مجدّداً به جبهه شتافت. سومین حضور او در حمله ی شوش بود.

·        چهارمین حضور او در حمله ی آزادسازی خرّمشهر بود.

·   پنجمین حضور او در حمله ی رمضان بود که از ناحیه ی ریه به شدّت مجروح شد و دو گلوله در ریه ی او قرار گرفت.

پس از مدّتی بیهوشی و بالاخره بهبودی نسبی، به بهانه ی تفریح عازم مناطق جنوب شد و سرانجام مجدّداً سر از جبهه های جنگ درآورد و این زمان مصادف با حضور وی در عملیات محرّم است.

·   ششمین حضور او در عملیات محرّم بود که از ناحیه ی سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت.

·   هفتمین حضور او در عملیات والفجر مقدّماتی و آزادسازی فاو بود که از ناحیه ی پهلو زخمی شد و مدّت قابل توجّهی (قریب 20 روز) در حالت بیهوشی در بیمارستان به سر برد که مورد شفاعت حضرت امام حسین(ع) در بیمارستان قرار گرفت و ناگهان به هوش آمد و با کمال سلامتی بیمارستان را ترک کرد.

شهید سیّد محمّد باقر دستغیب با توجّه به تعداد ترکش های موجود در بدن، ناچار به اعزام او جهت معالجه به ویژه ترکش های سر به آلمان غربی شده که در آن جا پزشکان متحیّر بودند که ایشان با این همه ترکش چگونه زنده است؟!

·   هشتمین حضور او پس از بازگشت از آلمان بود که این بار به نیّت قطعی شهادت در عملیات حمله ی کربلای چهار در حالی که فرماندهی گروهانی را به عهده داشت به آرزوی دیرینه ی خود که شهادت بود نائل آمد. علاوه بر موارد فوق، حضور این شهید در جبهه های فکه، موسیان، عین خوش، دهلران و آزادسازی مهران به وضوح دیده می شد.

بدن پاک و مطهّر این شهید در کنار مرقد شهید محراب آیت الله دستغیب در مدفن خانوادگی در آستانه ی محمّدی شیراز مدفون است.

شهید سیّد محمّد باقر دستغیب در سال 65 به زیارت حرمین شریفین مکّه و مدینه شتافته و در سال 1360 در دیدار و ملاقات با حضرت امام راحل(ره) به اتّفاق سایر بستگان پیوسته ملتمس برخورداری از شهادت بود. شهید حاج سیّد محمّد باقر مدام به تلاوت از آیات قرآن کریم پرداخته و به ذکر و مدّاحی اهل بیت می پرداخت.

ناله ها و آوای سوزناک مدّاحی او به ویژه در جبهه به حدّی بود که مستمعین برای مدّتی با چشمان اشکبار از خود بیخود بودند. ناله های آخرین او در تولّای اهل بیت چنان با خلوص و عارفانه بود که موجب حیرت دوستان و آشنایان را فراهم می ساخت.

شهید حاج سیّد محمّد باقر در عملیات نبرد عمدتاً در خطوط اوّل پر تحرّک و فعّال حضور داشت به طوری که اغلب اوقات از ناحیه ی دست و یا پا دچار آسیب های جزئی و کلّی می شد. غالب ایّام روزه دار بود و مدام به تلاوت قرآن می پرداخت به طوری که حتّی در وسیله ی نقلیه ی عمومی هم در مسافرت ها مشغول قرائت قرآن بود.

شهید حاج سیّد محمّد باقر دستغیب با کوچک ترین فرصتی که می یافت به سرعت به بازدید و سرکشی از خانواده های شهدا به خصوص در شهرستان های دور و نزدیک و حتّی روستاها پرداخته و ضمن دیدار با والدین و خانواده ی آنها به ذکر و ترویج احکام اسلام همّت می گماشت. از ویژگی های این شهید، صلابت و اعتقاد راسخ او در حقّانیت امام راحل و نظام جمهوری اسلامی بود. روحش شاد.