هدر اصلی سایت

مبطلات نماز

 مسأله 1129 - دوازده چیز نماز را باطل مى‏کند و آنها را مبطلات مى‏گویند:

 اوّل: آن که در بین نماز یکى از شرطهاى آن از بین برود، مثلاً در بین نماز بفهمد مکانش غصبى است.

 دوم: آن که در بین نماز عمداً یا سهواً یا از روى ناچارى، چیزى که وضو یا غسل را باطل مى‏کند پیش آید، مثلاً بول از او بیرون آید، ولى کسى که نمى‏تواند از بیرون آمدن بول و غائط خوددارى کند، اگر در بین نماز بول یا غائط از او خارج شود چنانچه به دستورى که در احکام وضو گفته شد رفتار نماید نمازش باطل نمى‏شود و نیز اگر در بین نماز از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتى که به دستور استحاضه رفتار کرده باشد، نمازش صحیح است.

 مسأله 1130 - کسى که بى اختیار خوابش برده، اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، بنابر احتیاط واجب باید نمازش را دوباره بخواند، ولى اگر تمام شدن نماز را بداند و شکّ کند که خواب در بین نماز بوده یا بعد، نمازش صحیح است.

 مسأله 1131 - اگر بداند به اختیار خودش خوابیده و شکّ کند که بعد از نماز بوده یا در بین نماز یادش رفته که مشغول نماز است و خوابیده نمازش صحیح است.

 مسأله 1132 - اگر در حال سجده از خواب بیدار شود و شکّ کند که در سجده آخر نماز است، یا در سجده شکر، باید آن نماز را دوباره بخواند.

 سوم: آن که دستها را روى هم بگذارد به قصد اینکه جزء نماز باشد، مثل بعضى که شیعه نیستند.

 مسأله 1133 - هرگاه براى ادب دستها را روى هم بگذارد، اگرچه مثل آنها نباشد، بنابر احتیاط واجب باید نماز را دوباره بخواند، ولى اگر از روى فراموشى یا ناچارى یا براى کار دیگر مثل خاراندن دست و مانند آن، دستها را روى هم بگذارد اشکال ندارد.

 چهارم: آن که بعد از خواندن حمد، آمین بگوید به قصد اینکه جزء نماز است. ولى اگر اشتباهاً یا از روى تقیّه بگوید، نمازش باطل نمى‏شود.

 پنجم: آن که عمداً یا از روى فراموشى پشت به قبله کند، یا به طرف راست یا چپ قبله برگردد بلکه اگر عمداً به قدرى برگردد که نگویند رو به قبله است، اگرچه به طرف راست یا چپ نرسد، نمازش باطل است.

 مسأله 1134 - اگر عمداً همه صورت را به طرف راست یا چپ قبله برگرداند نمازش باطل است بلکه اگر سهواً هم صورت را به این مقدار بگرداند احتیاط واجب آن است که نماز را دوباره بخواند و لازم نیست که نماز اوّل را تمام نماید، ولى اگر سر را کمى بگرداند، عمداً باشد یا اشتباهاً نمازش باطل نمى‏شود.

 ششم: آن که عمداً کلمه‏اى را بگوید که از آن کلمه قصد معنى کند اگرچه معنى هم نداشته باشد و یک حرف هم باشد بلکه اگر قصد هم نکند بنابر احتیاط واجب باید نماز را دوباره بخواند در صورتى که دو حرف یا بیشتر باشد، ولى اگر سهواً بگوید نماز باطل نمى‏شود.

 مسأله 1135 - اگر کلمه‏اى بگوید که یک حرف دارد، چنانچه آن کلمه معنى داشته باشد مثل «ق» که در زبان عرب به معناى این است که نگهدارى کن، چنانچه معنى آن را بداند و قصد آن را نماید، نمازش باطل مى‏شود، بلکه اگر قصد معناى آن را نکند ولى ملتفت معناى آن باشد احتیاط واجب آن است که نماز را دوباره بخواند.

 مسأله 1136 - سرفه کردن و آروغ زدن و آه کشیدن و اشاره کردن در نماز اشکال ندارد، ولى‏گفتن آخ و آه و مانند اینها که دو حرف است اگر عمدى باشد نماز را باطل مى‏کند.

 مسأله 1137 - اگر کلمه‏اى را که ذکر است بگوید مثلاً بگوید: «اللَّه اکبر» و در موقع گفتن آن، صدا را بلند کند که چیزى را به دیگرى بفهماند اشکال ندارد.

 مسأله 1138 - خواندن قرآن در نماز، غیر از چهار سوره‏اى که سجده واجب دارد و در احکام جنابت گفته شد و نیز دعا کردن در نماز اشکال ندارد ولى به زبان غیر عربى جایز نیست.

 مسأله 1139 - اگر چیزى از حمد و سوره و ذکرهاى نماز را عمداً یا احتیاطاً چند مرتبه بگوید اگر به قصد جزء نماز نباشد اشکال ندارد، ولى اگر از روى وسواس باشد نماز اشکال دارد.

 مسأله 1140 - در حال نماز، انسان نباید به دیگرى سلام کند و اگر دیگرى به او سلام کند، باید طورى جواب دهد که سلام مقدّم باشد مثلاً بگوید: «اَلسَّلامُ عَلَیکُم» یا «سَلامٌ عَلَیکُم» و نباید «عَلَیکُمُ السَّلام» بگوید.

 مسأله 1141 - انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید و اگر عمداً یا از روى فراموشى جواب سلام را به قدرى طول دهد، که اگر جواب بگوید جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.

 مسأله 1142 - باید جواب سلام را طورى بگوید که سلام کننده بشنود، ولى اگر سلام کننده کر باشد چنانچه انسان به طور معمول جواب او را بدهد کافى است.

 مسأله 1143 - نمازگزار جواب سلام را به قصد جواب بگوید نه به قصد دعا.

 مسأله 1144 - اگر زن یا مرد نامحرم یا بچّه ممیّز، یعنى بچّه‏اى که خوب و بد را مى‏فهمد به نمازگزار سلام کند، نمازگزار باید جواب او را بدهد.

 مسأله 1145 - اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد معصیت کرده ولى نمازش صحیح است.

 مسأله 1146 - اگر کسى به نمازگزار غلط سلام کند، به طورى که سلام حساب نشود، جواب او واجب نیست.

 مسأله 1147 - جواب سلام کسى که از روى مسخره یا شوخى سلام مى‏کند واجب نیست، و اگر خواست جواب سلام مرد و زن غیر مسلمان را بدهد بگوید «سلام» یا فقط «علیک».

 مسأله 1148 - اگر کسى به عدّه‏اى سلام کند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است، ولى اگر یکى از آنان جواب دهد کافى است.

 مسأله 1149 - اگر کسى به عدّه‏اى سلام کند و کسى که سلام کننده قصد سلام دادن به او را نداشته، جواب دهد، باز هم جواب سلام او بر آن عدّه واجب است.

 مسأله 1150 - اگر به عدّه‏اى سلام کند و کسى که بین آنها مشغول نماز است شکّ کند که سلام کننده قصد سلام کردن به او را هم داشته یا نه، نباید جواب بدهد. امّا اگر بداند که قصد او را هم داشته و دیگرى جواب ندهد، باید جواب او را بگوید.

 مسأله 1151 - سلام کردن مستحب است و خیلى سفارش شده است که سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و کوچکتر به بزرگتر سلام کند.

 مسأله 1152 - اگر دو نفر با هم به یکدیگر سلام کنند، بر هر یک واجب است جواب سلام دیگرى را بدهد.

 مسأله 1153 - در غیر نماز، مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگوید مثلاً اگر کسى گفت «سلام علیکم» در جواب بگوید «سلام علیکم و رحمة اللَّه».

 هفتم: خنده عمدى و با صدا، ولى اگر سهواً با صدا بخندد یا لبخند بزند نمازش باطل نمى‏شود.

 مسأله 1154 - اگر براى جلوگیرى از صداى خنده حالش تغییر کند، مثلاً رنگش سرخ شود، چنانچه از صورت نمازگزار بیرون رود، باید نمازش را دوباره بخواند.

 هشتم: آن که براى کار دنیا عمداً با صدا گریه کند، ولى گریه بى‏صدا اشکال ندارد و اگر از ترس خدا یا براى آخرت گریه کند، آهسته باشد یا بلند، اشکال ندارد، بلکه از بهترین اعمال است.

 نهم: کارى که صورت نماز را به هم بزند مثل دست زدن و به هوا پریدن و مانند اینها، کم باشد یا زیاد، عمداً باشد یا از روى فراموشى. ولى کارى که صورت نماز را به هم نزند مثل اشاره کردن با دست اشکال ندارد.

 مسأله 1155 - اگر در بین نماز به قدرى ساکت بماند که نگویند نماز مى‏خواند نمازش باطل مى‏شود.

 مسأله 1156 - اگر در بین نماز کارى انجام دهد یا مدّتى ساکت شود و شکّ کند که نماز به هم خورده یا نه نمازش صحیح است.

 دهم: خوردن و آشامیدن، یعنى در نماز طورى بخورد یا بیاشامد که نگویند نماز مى‏خواند.

 مسأله 1157 - احتیاط واجب آن است که در نماز هیچ چیز نخورد و نیاشامد چه موالات نماز به هم بخورد یا نخورد چه بگویند نماز مى‏خواند یا نگویند.

 مسأله 1158 - اگر در بین نماز، غذایى را که لاى دندانها مانده فرو ببرد، نمازش باطل نمى‏شود. و اگر قند یا شکر و مانند اینها در دهان مانده باشد و در حال نماز کم کم آب شود و فرو رود نمازش اشکال ندارد.

 یازدهم: شکّ در رکعتهاى نماز دو رکعتى یا سه رکعتى یا در دو رکعت اوّل نمازهاى چهار رکعتى است.

 دوازدهم: آن که رکن نماز را عمداً یا سهواً کم یا زیاد کند - غیر از تکبیرةالاحرام که زیاد کردن سهوى آن اشکال ندارد - یا واجباتى را که رکن نیست عمداً کم یا زیاد نماید.

 مسأله 1159 - اگر بعد از نماز شکّ کند که در بین نماز کارى که نماز را باطل مى‏کند انجام داده یا نه، نمازش صحیح است.

 

 چیزهایى که در نماز مکروه است‏

 مسأله 1160 - مکروه است در نماز صورت را کمى به طرف راست یا چپ بگرداند و چشمها را هم بگذارد، یا به طرف راست و چپ بگرداند و با ریش و دست خود بازى کند و انگشتها را داخل هم نماید و آب دهان بیندازد و به خطّ قرآن یا کتاب یا خطّ انگشترى نگاه کند و نیز مکروه است موقع خواندن حمد و سوره و گفتن ذکر، براى شنیدن حرف کسى ساکت شود، بلکه هر کارى که خضوع و خشوع را از بین ببرد مکروه مى‏باشد.

 مسأله 1161 - موقعى که انسان خوابش مى‏آید و نیز موقع خوددارى کردن از بول و غائط، مکروه است نماز بخواند. و همچنین پوشیدن جوراب تنگ که پا را فشار دهد در نماز مکروه مى‏باشد و غیر از اینها مکروهات دیگرى هم در کتابهاى مفصّل گفته شده است.

 

مواردى که مى‏شود نماز واجب را شکست‏

 مسأله 1162 - شکستن نماز واجب از روى اختیار بنابر احتیاط جایز نیست، ولى براى حفظ مال و جلوگیرى از ضرر مالى یا بدنى مانعى ندارد.

 مسأله 1163 - اگر حفظ جان خود انسان یا کسى که حفظ جان او واجب است یا حفظ مالى که نگهدارى آن واجب مى‏باشد، بدون شکستن نماز ممکن نباشد باید نماز را بشکند.

 مسأله 1164 - اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبکار طلب خود را که زمانش رسیده از او مطالبه کند، چنانچه بتواند در بین نماز طلب او را بدهد، باید در همان حال بپردازد و اگر بدون شکستن نماز، دادن طلب او ممکن نیست باید نماز را بشکند و طلب او را بدهد، بعد نماز را بخواند.

 مسأله 1165 - اگر در بین نماز بفهمد که مسجد نجس است، چنانچه وقت تنگ باشد، باید نماز را تمام کند و اگر وقت وسعت دارد و تطهیر مسجد نماز را به هم نمى‏زند باید در بین نماز تطهیر کند، بعد بقیه نماز را بخواند و اگر نماز را به هم مى‏زند، باید نماز را بشکند و مسجد را تطهیر نماید بعد نماز را بخواند.

 مسأله 1166 - کسى که باید نماز را بشکند، اگر نماز را تمام کند معصیت کرده، ولى نماز او صحیح است اگرچه احتیاط مستحب آن است که دوباره بخواند.

 مسأله 1167 - اگر پیش از آن که به اندازه رکوع خم شود یادش بیاید که اذان یا اقامه را فراموش کرده، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، مستحب است براى گفتن آنها نماز را بشکند، اگرچه شکستن نماز براى فراموشى اذان تنها خلاف احتیاط است.