مسأله
2230 - اگر دو نفر بخواهند با هم شریک شوند، چنانچه قبل از خواندن عقد
شرکت یا بعد از آن، هر کدام مقدارى از مال خود را با مال دیگرى به طورى
مخلوط کند که عرفاً از یکدیگر تشخیص داده نشود و به عربى یا به زبان دیگر
صیغه شرکت را بخوانند، یا کارى کنند که معلوم باشد مىخواهند با یکدیگر
شریک باشند، شرکت آنان صحیح است.
مسأله
2231 - اگر چند نفر در مزدى که از کار خودشان مىگیرند با یکدیگر شرکت
کنند، مثل چند کارگر که قرار مىگذارند هر قدر مزد گرفتند با هم قسمت کنند
شرکت آنان صحیح نیست. ولى اگر بخواهند با رضایت، آنچه را مزد گرفتهاند
تقسیم کنند اشکال ندارد.
مسأله
2232 - اگر دو نفر با یکدیگر شرکت کنند که هر کدام به اعتبار خود جنسى
بخرد و قیمت آن را خودش بدهکار شود ولى در منفعت جنسى که هر کدام خریدهاند
با یکدیگر شریک باشند صحیح نیست. امّا اگر هر کدام دیگرى را وکیل کند که
جنس را براى هر دو نفرشان نسیه بخرد، بعد هر شریکى جنس را براى خودش و
شریکش بخرد که هر دو بدهکار شوند شرکت صحیح است.
مسأله
2233 - کسانى که به واسطه عقد شرکت با هم شریک مىشوند، باید مکلّف و عاقل
باشند و از روى قصد و اختیار شرکت کنند، و نیز باید بتوانند در مال خود
تصرّف نمایند، پس آدم سفیهى که مال خود را در کارهاى بیهوده مصرف مىکند،
اگر حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش منع کرده باشد اگر شرکت کند، صحیح
نیست.
مسأله
2234 - اگر در عقد شرکت شرط کنند کسى که کار مىکند یا بیشتر از شریک دیگر
کار مىکند بیشتر منفعت ببرد باید آنچه را که شرط کردهاند به او بدهند
ولى اگر شرط کنند کسى که کار نمىکند، یا کمتر کار مىکند بیشتر منفعت
ببرد، آن شرط باطل ولى اصل شراکت صحیح است مگر این که تصرّف در مال مشترک،
مقیّد به این شرط باشد، که اصل شرکت باطل است.
مسأله
2235 - اگر قرار بگذارند که همه استفاده را یک نفر ببرد آن شرط باطل است
ولى اصل شرکت صحیح است و اگر قرار بگذارند تمام ضرر یا بیشتر آن را یکى از
آنان بدهد صحّت شرکت محلّ اشکال است.
مسأله
2236 - اگر شرط نکنند که یکى از شریکها بیشتر منفعت ببرد چنانچه سرمایه
آنان یک اندازه باشد، منفعت و ضرر را هم به یک اندازه مىبرند و اگر سرمایه
آنان یک اندازه نباشد، باید منفعت و ضرر را به نسبت سرمایه قسمت نمایند؛
مثلاً اگر دو نفر شرکت کنند و سرمایه یکى از آنان دو برابر سرمایه دیگرى
باشد سهم او از منفعت و ضرر دو برابر سهم دیگرى است، چه هر دو به یک اندازه
کار کنند یا یکى کمتر کار کند، یا هیچ کار نکند.
مسأله
2237 - اگر در عقد شرکت شرط کنند که هر دو با هم خرید و فروش نمایند، یا
هر کدام به تنهایى معامله کنند، یا فقط یکى از آنان معامله کند، باید به
قرارداد عمل نمایند.
مسأله
2238 - اگر معیّن نکنند که کدام یک از آنان با سرمایه خرید و فروش نماید،
هیچکدام بدون اجازه دیگرى نمىتواند با آن سرمایه معامله کند. ولى اگر در
یک معامله اجازه دهند به طورى که در معاملات بعد اجازه جدید لازم نباشد
همان اجازه اوّل کافى است.
مسأله
2239 - شریکى که اختیار سرمایه شرکت با اوست باید به قرارداد شرکت عمل
کند، مثلاً اگر با او قرار گذاشتهاند که نسیه بخرد یا نقد بفروشد، یا جنس
را از محلّ مخصوصى بخرد، باید به همان قرارداد رفتار نماید و اگر با او
قرارى نگذاشته باشند، باید داد و ستدى نماید که براى شرکت ضرر نداشته باشد و
معاملات را به طورى که متعارف است انجام دهد، پس اگر مثلاً معمول است که
نقد بفروشند یا مال شرکت را در مسافرت، همراه خود نبرند باید به همین طور
عمل نماید و اگر معمول است که نسیه بدهند یا مال را به سفر ببرند، مىتواند
همین طور عمل کند.
مسأله
2240 - شریکى که با سرمایه شرکت معامله مىکند، اگر بر خلاف قراردادى که
با او کردهاند خرید و فروش کند یا آن که قراردادى نکرده باشند و بر خلاف
معمول معامله کند در این دو صورت معامله نسبت به سهم شریک فضولى است. پس
چنانچه اجازه ندهد مىتواند عین مالش را و در صورت تلف عوض مالش را بگیرد.
مسأله
2241 - شریکى که با سرمایه شرکت معامله مىکند اگر زیاده روى ننماید و در
نگهدارى سرمایه کوتاهى نکند و اتّفاقاً مقدارى از آن یا تمام آن تلف شود،
ضامن نیست.
مسأله
2242 - شریکى که با سرمایه شرکت معامله مىکند اگر بگوید سرمایه تلف شده
چنانچه مورد اطمینان دیگر شریکها بوده، باید حرف او را قبول کنند و اگر
اینچنین نیست مىتوانند نزد حاکم شرع بر علیه او شکایت کنند تا بر طبق
موازین قضاوت نزاع را خاتمه دهد.
مسأله
2243 - اگر تمام شریکها از اجازهاى که به تصرّف در مال یکدیگر دادهاند
برگردند، هیچ کدام نمىتوانند در مال شرکت تصرّف کنند؛ و اگر یکى از آنان
از اجازه خود برگردد، شریکهاى دیگر حقّ تصرّف ندارند، ولى کسى که از اجازه
خود برگشته، مىتواند در مال شرکت تصرّف کند.
مسأله
2244 - هر وقت یکى از شریکها تقاضا کند که سرمایه شرکت را قسمت کنند،
اگرچه شرکت مدّت داشته باشد، باید دیگران قبول نمایند. مگر آن که قسمت
مشتمل بر رد یا مستلزم ضرر بر شریک دیگر باشد، که در این صورت نمىتواند او
را وادار به قبول قسمت نماید.
مسأله
2245 - اگر یکى از شریکها بمیرد، یا دیوانه یا بیهوش شود یا سفیه شود و
حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش جلوگیرى کند، شریکهاى دیگر نمىتوانند
در مال شرکت تصرّف کنند. ولى اصل شراکت و تقسیم سود به حال خود باقى است که
ورّاث متوفّى یا ولىّ شریک، در امور آن شرکت، جایگزین خواهد شد.
مسأله
2246 - اگر شریک، چیزى را نسیه براى خود بخرد، نفع و ضررش مال خود اوست
ولى اگر براى شرکت بخرد و شریک دیگر بگوید به آن معامله راضى هستم، نفع و
ضررش مال هر دوى آنان است.
مسأله
2247 - اگر با سرمایه شرکت معاملهاى کنند، بعد بفهمند شرکت باطل بوده،
چنانچه طورى باشد که اگر مىدانستند شرکت درست نیست، به تصرّف در مال
یکدیگر راضى بودند، معامله صحیح است و هرچه از آن معامله پیدا شود، مال همه
آنان است و اگر این طور نباشد، معاملهاى که انجام شده فضولى است و در
صورتى که بگویند به آن معامله راضى هستیم معامله صحیح است و در معامله
فضولى کارى که هر یک از شرکا انجام دادهاند مزد ندارد.