معاملات مکروه
مسأله 2125 - عمده معاملات مکروه از این قرار است:
اوّل: بنده فروشى.
دوم: قصّابى.
سوم: کفن فروشى.
چهارم: معامله با مردمان پست و تنگنظر.
پنجم: معامله بین اذان صبح و اوّل آفتاب.
ششم: آن که کار خود را خرید و فروش گندم و جو و مانند اینها قرار دهد.
هفتم: معامله با اطفال در مواردى که باطل نیست.
هشتم:معامله با کسى که عادت بر اجتناب از محرّمات ندارد.
نهم: معاملاتى که در آن شبهه ربا باشد.
معاملات باطل
مسأله 2126 - در چند مورد معامله باطل است:
اوّل: خرید و فروش عین نجس مثل بول و غائط و مسکرات، ولى خرید و فروش عین نجسى که بتوان از آن استفاده حلال نمود جایز است.
دوم: خرید و فروش مال غصبى، مگر آن که صاحبش معامله را اجازه دهد.
سوم: خرید و فروش چیزهایى که مالیّت ندارد.
چهارم: معامله چیزى که منافع معمولى آن حرام باشد، مثل آلات قمار و موسیقى.
پنجم: معاملهاى که در آن ربا باشد.
مسأله 2127 - غشّ در معامله حرام
است، به معناى فروختن جنسى که با چیز دیگر مخلوط است، در صورتى که آن چیز
معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار نگوید، مثل فروختن شیرى که آن را با آب
مخلوط کرده است و این عمل را غشّ مىگویند و مشترى هر وقت فهمید مىتواند
معامله را فسخ کند و در بعضى از صورتهاى غشّ، اصل معامله باطل است، مثل
این که چیزى را بر خلاف جنسش ارائه دهد، مثلاً مس را به طلا روکش کند و به
اسم طلا بفروشد.
از پیغمبر اکرم(ص) منقول است که
فرمود: «از ما نیست کسى که در معامله با مسلمانان غشّ کند یا به آنان ضرر
بزند یا تقلّب و حیله نماید و هر که با برادر مسلمان خود غشّ کند، خداوند
برکت روزى او را مىبرد و راه معاش او را مىبندد و او را به خودش واگذار
مىکند».
مسأله 2128 - فروختن چیز پاکى که
نجس شده و آب کشیدن آن ممکن است اشکال ندارد، ولى اگر مشترى بخواهد آن چیز
را بخورد باید فروشنده نجس بودن آن را به او بگوید.
مسأله 2129 - اگر چیز پاکى مانند
روغن و نفت که آب کشیدن آن ممکن نیست نجس شود، چنانچه مثلاً روغن نجس را
براى خوردن به خریدار بدهند معامله باطل و عمل حرام است و اگر براى کارى
بخواهند که شرط آن پاک بودن نیست مثلاً بخواهند نفت نجس را بسوزانند، فروش
آن اشکال ندارد.
مسأله 2130 - داروهاى نجس چه
خوردنى باشد و چه غیر خوردنى، خرید و فروش آن جایز است، امّا اگر خوردنى
باشد باید نجاستش را به مشترى بگوید و همچنین است اگر خوردنى نباشد ولى در
معرض این باشد که خوراک یا بدن مشترى آلوده به نجاست شود. ولى دوایى که مثل
شراب، عین آن نجس است نباید معامله کنند.
مسأله 2131 - خرید و فروش روغن و
دواهاى روان و عطرهایى که از کشورهاى غیر اسلامى مىآورند اگر نجس بودن
آنها معلوم نباشد اشکال ندارد، ولىروغنى را که از حیوان بعد از جان دادن
آن مىگیرند، چنانچه در شهر کفّار از دست کافر بگیرند و از حیوانى باشد که
اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن مىکند، نجس است و معامله آن در صورتى
که استفاده آن تنها خوردن باشد باطل است.
مسأله 2132 - اگر روباه را به غیر
دستورى که در شرع معیّن شده کشته باشند، یا خودش مرده باشد، خرید و فروش
پوست آن در صورتى که هیچ استفاده مشروع و حلالى نداشته باشد حرام و معامله
آن باطل است.
مسأله 2133 - خرید و فروش گوشت و
پیه و چرمى که از کشورهاى غیر اسلامى مىآورند یا از دست کافر گرفته مىشود
در صورتى که استفاده حلال داشته باشد جایز است امّا نجس مىباشد و نماز هم
با آن جایز نیست.
مسأله 2134 - خرید و فروش گوشت و
پیه و چرمى که از دست مسلمان گرفته شود اشکال ندارد، ولى اگر انسان بداند
که آن مسلمان آن را از دست کافر گرفته و تحقیق نکرده که از حیوانى است که
به دستور شرع کشته شده یا نه، خرید و فروش آن در صورتى که استفاده حلال
داشته باشد جایز است، ولى نماز خواندن در آن چرم و خوردن آن گوشت و چربى
جایز نیست.
مسأله 2135 - خرید و فروش مسکرات، حرام و معامله آنها باطل است.
مسأله 2136 - فروختن مال غصبى اگر مالک آن، معامله را رد کند باطل است و فروشنده باید پولى را که از خریدار گرفته به او برگرداند.
مسأله 2137 - اگر خریدار قصدش این
باشد که پول جنس را ندهد به نحوى که قصد معامله نداشته باشد، معامله اشکال
دارد و اگر جدّاً قصد معامله داشته باشد به صحّت معامله ضررى وارد نمىشود و
لازم است پول آن را به فروشنده بدهد.
مسأله 2138 - اگر خریدار بخواهد
پول چیزى را که به ذمّه خریده از حرام بدهد اگر چه از اوّل هم قصدش این
باشد، معامله صحیح است ولى باید مقدارى را که بدهکار است از مال حلال بدهد.
مسأله 2139 - خرید و فروش آلات لهو حرام است امّا آلات مشترکه اشکال ندارد.
مسأله 2140 - اگر چیزى را که
مىشود استفاده حلال از آن ببرند به قصد این بفروشد که آن را در حرام مصرف
کنند مثلاً انگور را به این قصد بفروشد که از آن شراب تهیه نمایند، معامله
آن حرام و باطل است، ولى اگر شرط نکند و قصد مصرف در حرام هم نکند امّا
فروشنده مىداند که خریدار در حرام مصرف مىکند، معامله اشکال ندارد اگرچه
در صورت نبودن عسر و حرج بهتر است چنین معاملهاى را ترک کند.
مسأله 2141 - خرید و فروش مجسّمه اشکال ندارد.
مسأله 2142 - خریدن چیزى که از
قمار، یا دزدى، یا از معامله باطل تهیه شده باطل و تصرّف در آن مال حرام
است. و اگر کسى آن را بخرد باید به صاحب اصلىاش برگرداند.
مسأله 2143 - اگر روغنى را که با
پیه مخلوط است بفروشد، چنانچه آن را معیّن کند مثلاً بگوید این یک من روغن
را مىفروشم، معامله به قدر پیه که در آن است باطل مىشود و مشترى مىتواند
معامله روغن خالص را هم که در آن است به هم بزند، ولى اگر آن را معیّن
نکند بلکه یک من روغن کلّى بفروشد، بعد روغنىکه پیه دارد بدهد، مشترى
مىتواند آن روغن را پس بدهد و روغن خالص مطالبه نماید.
مسأله 2144 - اگر مقدارى از جنسى
را که با وزن یا پیمانه مىفروشند به زیادتر از همان جنس بفروشد، مثلاً یک
من گندم را به یک من و نیم گندم بفروشد ربا و حرام است و گناه یک درهم ربا
بزرگتر از آن است که انسان هفتاد مرتبه با محرم خود زنا کند؛ بلکه اگر یک
نوع از آن جنس، سالم و دیگرى معیوب، یا جنس یکى خوب و جنس دیگرى بد باشد،
یا با یکدیگر تفاوت قیمت داشته باشند، چنانچه بیشتر از مقدارى که مىدهد
بگیرد، باز هم ربا و حرام است، پس اگر مس درست را بدهد و بیشتر از آن، مس
شکسته بگیرد یا برنج مرغوب را بدهد و بیشتر از آن برنج نامرغوب بگیرد یا
طلاى ساخته را بدهد و بیشتر از آن طلاى نساخته بگیرد، ربا و حرام مىباشد.
مسأله 2145 - اگر چیزى را که اضافه
مىگیرد غیر از جنسى باشد که مىفروشد، مثلاً یک من گندم به یک من گندم و
مقدارى پول بفروشد باز هم ربا و حرام است بلکه اگر چیزى زیادتر نگیرد ولى
شرط کند که خریدار عملى براى او انجام دهد، ربا و حرام مىباشد.
مسأله 2146 - اگر کسى که مقدار
کمتر را مىدهد چیزى اضافه کند مثلاً یک من گندم مرغوب و یک دستمال را به
یک من و نیم گندم متوسط بفروشد، اگر مقدار کمتر، در قیمت مساوى با مقدار
بیشتر همجنس آن باشد و کسى که مقدار کمتر را مىدهد، براى خلاصى از فروش آن
به زیادتر از همجنس، چیزى اضافه کرده کرده اشکال ندارد و همچنین است اگر
از هر دو طرف، چیزى زیاد کنند مثلاً یک من گندم و یک دستمال را به یک من و
نیم گندم و یک دستمال بفروشد.
مسأله 2147 - اگر چیزى را که مثل
پارچه با متر و ذرع مىفروشند، یا چیزى را که مثل گردو و تخم مرغ عددى
معامله مىکنند، بفروشد و زیادتر بگیرد مثلاً ده تا تخم مرغ بدهد و یازده
تا بگیرد اشکال ندارد.
مسأله 2148 - جنسى را که در بعضى
از شهرها با وزن یا پیمانه مىفروشند و در بعضى از شهرها عددى معامله
مىکنند، اگر در شهرى که آن را با وزن یا پیمانه مىفروشند زیادتر بگیرد،
ربا و حرام است و در شهر دیگر ربا نیست.
مسأله 2149 - اگر چیزى را که
مىفروشد و عوضى را که مىگیرد از یک جنس نباشد زیادى گرفتن اشکال ندارد،
پس اگر یک من برنج بفروشد و دو من گندم بگیرد معامله صحیح است.
مسأله 2150 - اگر جنسى را که
مىفروشد و عوضى را که مىگیرد از یک چیز عمل آمده باشد، بنابر احتیاط واجب
در معامله زیادى نگیرد، پس اگر یک من روغن بفروشد و در عوض آن یک من و نیم
پنیر بگیرد، ربا و حرام است و احتیاط واجب آن است که اگر میوه رسیده را با
میوه نارس معامله کند زیادى نگیرد.
مسأله 2151 - جو و گندم در ربا یک
جنس حساب مىشود، پس اگر یک من گندم بدهد و یک من و نیم جو بگیرد، ربا و
حرام است. و نیز اگر مثلاً ده من جو بخرد که سر خرمن ده من گندم بدهد، چون
جو را نقد گرفته و بعد از مدّتى گندم را مىدهد، مثل آن است که زیادى گرفته
و حرام مىباشد.
مسأله 2152 - اگر مسلمان از کافرى
که در پناه اسلام نیست ربا بگیرد اشکال ندارد و نیز پدر و فرزند و زن و
شوهر مىتوانند از یکدیگر ربا بگیرند.