احکام اجاره
مسأله
2262 - اجاره دهنده و کسى که چیزى را اجاره مىکند باید بالغ و عاقل باشند
و به اختیار خودشان اجاره را انجام دهند و نیز باید در مال خود حقّ تصرّف
داشته باشند، پس سفیهى که مال خود را در کارهاى بیهوده مصرف مىکند چنانچه
حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش جلوگیرى کرده باشد اگر چیزى را اجاره
کند، یا اجاره دهد، صحیح نیست مگر این که ولىّ او اجازه دهد. و اگر طفل
ممیّز با اجازه ولىّ خود چیزى را اجاره دهد صحیح است و همچنین اگر بعد از
بلوغ اجاره سابقش را اجازه دهد، امّا مجنون حتّى اگر ولىّ او هم اجازه دهد
اجاره او صحیح نیست.
مسأله 2263 - انسان مىتواند از طرف دیگرى وکیل شود و مال او را اجاره دهد یا مالى را براى او اجاره کند.
مسأله
2264 - اگر ولى یا قیّم بچّه مال او را اجاره دهد یا خود او را اجیر دیگرى
نماید اشکال ندارد؛ و اگر مدّتى از زمان بالغ شدن او را جزء مدّت اجاره
قرار دهد، بعد از آن که بچّه بالغ شد مىتواند بقیه اجاره را به هم بزند،
ولى هرگاه طورى بوده که اگر مقدارى از زمان بالغ بودن بچّه را جزء مدّت
اجاره نمىکرد بر خلاف مصلحت بچّه بود، نمىتواند اجاره را به هم بزند.
مسأله
2265 - بچّه صغیرى را که ولى ندارد، بدون اجازه مجتهد نمىشود اجیر کرد و
کسى که به مجتهد دسترسى ندارد مىتواند از چند نفر مؤمن که عادل باشند،
اجازه بگیرد و او را اجیر نماید. به شرط آن که اجیر گرفتن بچّه نابالغ به
مصلحت او، بلکه بنابر احتیاط واجب ترک آن داراى مفسده براى بچّه نابالغ
باشد.
مسأله
2266 - اجاره دهنده و مستأجر لازم نیست صیغه عربى بخوانند بلکه اگر مالک
به کسى بگوید ملک خود را به تو اجاره دادم و او بگوید قبول کردم، اجاره
صحیح است. و نیز اگر حرفى نزنند و مالک به قصد این که ملک را اجاره دهد، آن
را به مستأجر واگذار کند و او هم به قصد اجاره کردن بگیرد، اجاره صحیح
مىباشد.
مسأله
2267 - اگر انسان بدون صیغه خواندن بخواهد براى انجام عملى اجیر شود، همین
که با رضایت طرف معامله، مشغول آن عمل شد و یا خود را در اختیار مؤجر قرار
داد اجاره صحیح است.
مسأله 2268 - کسى که نمىتواند حرف بزند، اگر با اشاره بفهماند که ملک را اجاره داده یا اجاره کرده، صحیح است.
مسأله
2269 - اگر خانه یا دکان یا اتاقى را اجاره کند و صاحب ملک با او شرط کند
که فقط خودش از آنها استفاده نماید و یا انصراف به این معنا داشته باشد،
مستأجر نمىتواند آن را به دیگرى اجاره دهد و اگر شرط نکند یا انصراف
نباشد، مىتواند آن را به دیگرى اجاره دهد. ولى اگر بخواهد به زیادتر از
مقدارى که اجاره کرده آن را اجاره دهد، باید در آن، کارى مانند تعمیر و
سفیدکارى انجام داده باشد، یا به غیر جنسى که اجاره کرده آن را اجاره دهد
مثلاً اگر با پول اجاره کرده، به گندم یا چیز دیگر اجاره دهد.
مسأله
2270 - اگر اجیر با انسان شرط کند که فقط براى خود انسان کار کند یا
انصراف به این معنا باشد، نمىشود او را به دیگرى اجاره داد، و اگر شرط
نکند، چنانچه او را به چیزى که اجرت او قرار داده اجرت دهد، باید زیادتر
نگیرد و اگر به چیز دیگرى اجاره دهد، مىتواند زیادتر بگیرد و اگر خودش
اجیر کسى شود و هنگام قرارداد شرط نکرده باشند که خود او شخصاً کار را
انجام دهد بنابر اظهر نمىتواند شخص دیگرى را به اجرت کمتر اجیر نماید. ولى
اگر مقدارى از آن کار را انجام داده باشد مىتواند در باقىمانده کار،
دیگرى را به اجرت کمتر اجیر نماید.
مسأله
2271 - اگر غیر خانه و دکان و اطاق و اجیر چیز دیگر مثلاً زمین را اجاره
کند و مالک با او شرط نکند که فقط خودش از آن استفاده نماید، اگرچه بیشتر
از مقدارى که اجاره کرده آن را اجاره دهد، اشکال ندارد.
مسأله
2272 - اگر خانه یا دکانى را مثلاً یک ساله به صد تومان اجاره کند و از
نصف آن، خودش استفاده نماید، مىتواند نصف دیگر آن را به صد تومان اجاره
دهد، ولى اگر بخواهد نصف آن را به زیادتر از مقدارى که اجاره کرده مثلاً به
صد و بیست تومان اجاره دهد، باید در آن، کارى مانند تعمیر انجام داده باشد
یا به غیر جنسى که اجاره کرده اجاره دهد.
شرایط مالى که آن را اجاره مىدهند
مسأله 2273 - مالى را که اجاره مىدهند چند شرط دارد:
اوّل: آن که معیّن باشد، پس اگر بگوید یکى از خانههاى خود را اجاره دادم درست نیست.
دوم:
مستأجر آن را ببیند، یا کسى که آن را اجاره مىدهد طورى خصوصیّات آن را
بگوید که کاملاً معلوم باشد. و اگر بعضى خصوصیّات، طورى است که در این قبیل
اجارهها متعارف و عادى است، لازم به گفتن نیست و فقط باید طورى باشد که
اجاره از نزاع بعدى محفوظ باشد.
سوم: تحویل دادن آن ممکن باشد، پس اجاره دادن اسبى که فرار کرده باطل است مگر این که مستأجر بتواند آن را بگیرد.
چهارم: آن مال به واسطه استفاده کردن از بین نرود، پس اجاره دادن نان و میوه و خوردنىهاى دیگر صحیح نیست.
پنجم:
استفادهاى که مال را براى آن اجاره دادهاند ممکن باشد، پس اجاره دادن
زمین براى زراعت در صورتى که آب باران کفایت آن را نکند و از آب نهر هم
مشروب نشود، صحیح نیست.
ششم:
چیزى را که اجاره مىدهد مال خود او و یا وکیل و ولى باشد. بنابر این
اجاره مباحات که مؤجر و مستأجر در آن مساوى مىباشند صحیح نیست. و اگر مال
دیگرى را اجاره دهد، در صورتى صحیح است که صاحبش رضایت دهد.
مسأله
2274 - اجاره دادن درخت براى آن که از میوهاش استفاده کنند در صورتى که
میوهاش فعلاً موجود نباشد صحیح است. و همچنین است اجاره دادن حیوان براى
شیرش.
مسأله
2275 - زن مىتواند براى شیر دادن اجیر شود و لازم نیست از شوهر خود اجازه
بگیرد، ولى اگر به واسطه شیر دادن، حقّ شوهر از بین برود، بدون اجازه او
نمىتواند اجیر شود. و همچنین است اجیر شدن زن در غیر شیر دادن.
شرایط استفادهاى که مال را براى آن اجاره مىدهند
مسأله 2276 - استفادهاى که مال را براى آن اجاره مىدهند چهار شرط دارد:
اوّل:
آن که حلال باشد، بنابراین اجاره دادن دکان براى مثل شراب فروشى یا
نگهدارى شراب و کرایه دادن اتومبیل براى حمل و نقل شراب باطل است.
دوم:
بنابر احتیاط پول دادن براى آن استفاده در نظر مردم بیهوده نباشد. همچنین
اجیر شدن براى واجباتى که شرعاً بایستى مجّانى انجام دهد مثل نمازهاى واجب و
یومیّه خودش، تجهیز میّت و ... جایز نیست.
سوم:
اگر چیزى را که اجاره مىدهند چند استفاده دارد، استفادهاى را که مستأجر
باید از آن ببرد معیّن نمایند مثلاً اگر وسیلهاى را که هم براى سوارى و هم
براى بابرى استفاده مىشود اجاره دهند، باید در موقع اجاره معیّن کنند که
سوارى یا باربرى آن، مال مستأجر است یا همه استفادههاى آن. و اگر استفاده
را معیّن نکردند و معلوم هم نباشد که بعضى استفادههاى خاص را قصد کردهاند
همه استفادهها جایز است.
چهارم:
مدّت استفاده را معیّن نمایند؛ و اگر مدّت معلوم نباشد ولى عمل را معیّن
کنند مثلاً با خیّاط قرار بگذارند که لباس معیّنى را به طور مخصوصى بدوزد
کافى است.
مسأله 2277 - اگر ابتداى مدّت اجاره را معیّن نکنند، ابتداى آن بعد از خواندن صیغه اجاره است.
مسأله
2278 - اگر خانهاى را مثلاً یک ساله اجاره دهند و ابتداى آن را یک ماه
بعد از خواندن صیغه قرار دهند اجاره صحیح است، اگرچه موقعى که صیغه
مىخوانند خانه در اجاره دیگرى باشد.
مسأله 2279 - اگر مدّت اجاره را معلوم نکند و بگوید هر وقت در خانه نشستى، اجاره آن، ماهى ده تومان است، اجاره صحیح نیست.
مسأله
2280 - اگر به مستأجر بگوید خانه را یک ماهه به ده تومان به تو اجاره دادم
و بقیه به همان قیمت، در ماه اوّل صحیح است، ولى اگر بگوید هر ماهىده
تومان و اوّل و آخر آن را معیّن نکند اجاره حتّى براى ماه اوّل هم باطل
است. ولى اگر از قرائن معلوم باشد که ماه اوّل همان ماه متّصل به عقد اجاره
است بنابر اَظهَر اجاره براى ماه اوّل صحیح است. امّا براى ماههاى بعد
صحیح نیست، مگر آن که در ضمن عقد اجاره ماه اوّل شرط کنند که اگر بیش از یک
ماه در آنجا سکونت کرد هر ماهى هزار تومان بدهد که در این صورت مشخّص
نکردن مدّت اشکال ندارد و همین طور است اگر مستأجر به صورت جُعاله قرار
بگذارد که اگر خانه را به من بدهى ماهى هزار تومان به تو مىدهم یا بر این
امر صلح کنند و اگر در مقابل عوض خاص، استفاده از منزل را براى طرف مقابل
مباح کند صحیح است ولى هر وقت بخواهد مىتواند مبلغ اجاره را تغییر دهد یا
درخواست تخلیه نماید.
مسأله
2281 - خانهاى را که غریب و زوّار در آن منزل مىکنند و معلوم نیست چقدر
در آن مىمانند، اگر قرار بگذارند که مثلاً به ازاى هر شب مقدارى پول بدهند
و صاحب خانه راضى شود، استفاده از آن خانه اشکال ندارد. ولى چون مدّت
اجاره را معلوم نکردهاند اجاره صحیح نیست و صاحب خانه هر وقت بخواهد
مىتواند آنان را بیرون کند.
مسائل متفرّقه اجاره
مسأله
2282 - مالى را که مستأجر بابت اجاره مىدهد باید معلوم باشد. پس اگر از
چیزهایى است که مثل گندم با وزن معامله مىکنند، باید وزن آن معلوم باشد و
اگر از چیزهایى است که مثل گردو با شماره معامله مىکنند، باید شماره آن
معیّن باشد و اگر مثل اسب و گوسفند است، باید اجاره دهنده آن را ببیند، یا
مستأجر خصوصیّات آن را به او بگوید.
مسأله
2283 - اگر زمینى را براى زراعت جو، یا گندم اجاره دهد و مال الاجاره را
جو یا گندم همان زمین قرار دهد در صورتى که حاصل موجود باشد که بتوان آن را
درو کرد، اجاره صحیح است و اگر حاصل، موجود نباشد اجاره صحیح نیست، ولى
اگر مستأجر مال الاجاره را به ذمّه بگیرد و شرط کند که آن را از حاصل همان
زمین پرداخت کند اجاره صحیح است.
مسأله
2284 - کسى که چیزى را اجاره داده، تا آن چیز را تحویل ندهد، حق ندارد
اجاره آن را مطالبه کند و نیز اگر براى انجام عملى اجیر شده باشد، پیش از
انجام عمل حقّ مطالبه اجرت ندارد.
مسأله
2285 - هرگاه چیزى را که اجاره داده تحویل دهد، اگرچه مستأجر تحویل نگیرد
یا تحویل بگیرد و تا آخر مدّت اجاره از آن استفاده نکند، باید مال الاجاره
آن را بدهد.
مسأله
2286 - اگر انسان اجیر شود که در روز معیّنى کارى را انجام دهد و در آن
روز براى انجام آن کار حاضر شود، کسى که او را اجیر کرده اگرچه آن کار را
به او واگذار نکند، باید اجرت او را بدهد، مثلاً اگر خیّاطى را در روز
معیّنىبراى دوختن لباسى اجیر نماید و خیّاط در آن روز آماده کار باشد،
اگرچه پارچه را به او ندهد که بدوزد، باید اجرتش را بدهد؛ چه خیّاط بیکار
باشد، چه براى خودش یا دیگرى کار کند.
مسأله
2287 - اگر بعد از تمام شدن مدّت اجاره معلوم شود که اجاره باطل بوده،
مستأجر باید مال الاجاره را به مقدار معمول به صاحب ملک بدهد، مثلاً اگر
خانهاى را یک ساله به صد تومان اجاره کند بعد بفهمد اجاره باطل بوده،
چنانچه اجاره آن خانه معمولاً پنجاه تومان است، باید پنجاه تومان را بدهد و
اگر دویست تومان است در صورتى که اجاره دهنده صاحب مال یا وکیل آن بوده و
از اجاره معمولى خانه هم اطّلاع داشته است لازم نیست بیش از صد تومان بدهد و
اگر غیر اینها بوده باید دویست تومان را بپردازد، و نیز اگر بعد از گذشتن
مقدارى از مدّت اجاره معلوم شود که اجاره باطل بوده، نسبت به اجرت مدّت
گذشته نیز این حکم جارى است.
مسأله
2288 - اگر چیزى را که اجاره کرده از بین برود، چنانچه در نگهدارى آن
کوتاهى نکرده و در استفاده بردن از آن هم زیاده روى ننموده، ضامن نیست. و
نیز اگر مثلاً پارچهاى را که به خیّاط داده از بین برود، در صورتى که
خیّاط زیاده روى نکرده و در نگهدارى آن هم کوتاهى نکرده باشد، لازم نیست
عوض آن را بدهد.
مسأله 2289 - هرگاه تعمیرکار چیزى را که گرفته ضایع کند، ضامن است.
مسأله
2290 - اگر قصّاب سر حیوانى را ببرد و آن را حرام کند، چه مزد گرفته باشد،
چه مجّانى سر بریده باشد، باید قیمت آن را به صاحبش بدهد.
مسأله
2291 - اگر حیوانى را اجاره کند و معیّن نماید که چقدر بار بر آن بگذارد،
چنانچه بیشتر از آن مقدار بار کند و آن حیوان بمیرد یا معیوب شود ضامن است.
و نیز اگر مقدار بار را معیّن نکرده باشند و بیشتر از معمول بار کند و
حیوان تلف شود، یا معیوب گردد ضامن مىباشد و در هر دو صورت اجرت مقدار
زیادى را به حسب معمول باید بدهد.
مسأله
2292 - اگر حیوانى را براى بردن بار شکستنى اجاره دهد چنانچه آن حیوان
بلغزد، یا رم کند و بار را بشکند صاحب حیوان ضامن نیست. ولى اگر به واسطه
زدن و مانند آن کارى کند که حیوان زمین بخورد و بار را بشکند ضامن است و
همچنین است در مورد حوادث اتومبیلها.
مسأله
2293 - اگر کسى که متخصّص ختنه است بچّهاى را ختنه کند و ضررى به آن بچّه
برسد، یا بمیرد چنانچه بیشتر از معمول بریده باشد، ضامن است و اگر بیشتر
از معمول نبریده باشد ضامن نیست.
مسأله
2294 - اگر دکتر به دست خود به مریض دوا بدهد، یا داروى مریض را به او
بگوید و مریض دوا را بخورد، چنانچه در معالجه خطا کند و به مریض ضررى برسد
یا بمیرد، دکتر ضامن است. ولى اگر فقط بگوید فلان دوا براى فلان مرض فایده
دارد و به واسطه خوردن دوا ضررى به مریض برسد، یا بمیرد، دکتر ضامن نیست.
مسأله
2295 - هرگاه دکتر به مریض یا ولىّ او بگوید که اگر ضررى به مریض برسد
ضامن نباشد، در صورتى که دقّت و احتیاط خود را بکند و به مریض ضررى برسد،
یا بمیرد، دکتر ضامن نیست هر چند به دست خود دوا داده باشد.
مسأله
2296 - مستأجر و کسى که چیزى را اجاره داده، با رضایت یکدیگر مىتوانند
معامله را به هم بزنند و نیز اگر در اجاره شرط کنند که هر دو یا یکى از
آنان حقّ به هم زدن معامله را داشته باشند، مىتوانند مطابق قرارداد، اجاره
را به هم بزنند.
مسأله
2297 - اگر اجاره دهنده یا مستأجر بفهمد که مغبون شده است، چنانچه در موقع
اجاره دادن ملتفت نباشد که مغبون است، مىتواند اجاره را به هم بزند. ولى
اگر در صیغه اجاره شرط کنند که اگر مغبون هم باشند حقّ به هم زدن معامله را
نداشته باشند، نمىتوانند اجاره را به هم بزنند.
مسأله
2298 - اگر چیزى را اجاره دهد و پیش از آن که تحویل دهد کسى آن را غصب
نماید، مستأجر مىتواند اجاره را به هم بزند و چیزى را که به اجاره دهنده
داده پس بگیرد، یا اجاره را به هم نزند و اجاره مدّتى را که در تصرّف غاصب
بوده به میزان معمول از او بگیرد، پس اگر وسیلهاى را یک ماهه به ده تومان
اجاره نماید و کسى آن را ده روز غصب کند و اجاره معمولى ده روز آن پانزده
تومان باشد، مىتواند پانزده تومان را از غصب کننده یا اجاره دهنده بگیرد.
مسأله
2299 - اگر چیزى را که اجاره کرده تحویل بگیرد و بعد دیگرى آن را غصب کند
یا مانع از استفاده او شود، نمىتواند اجاره را به هم بزند و فقط حق دارد
کرایه آن چیز را به مقدار معمول، از غصب کننده یا کسى که مانع شده بگیرد.
مسأله
2300 - اگر پیش از آن که مدّت اجاره تمام شود، ملک را به مستأجر بفروشد
اجاره به هم نمىخورد و مستأجر باید مال الاجاره را به فروشنده بدهد و
همچنین است اگر آن را به دیگرى بفروشد. ولى اگر آن دیگرى بىخبر بوده
مىتواند آن فروش را به هم بزند.
مسأله
2301 - اگر پیش از ابتداى مدّت اجاره، ملک به طورى خراب شود که هیچ قابل
استفاده نباشد، یا قابل استفادهاى که شرط کردهاند نباشد، اجاره باطل
مىشود؛ و پولى که مستأجر به صاحب ملک داده به او بر مىگردد، بلکه اگر
طورى باشد که بتواند استفاده مختصرى هم از آن ببرد، مىتواند اجاره را به
هم بزند.
مسأله
2302 - اگر ملکى را اجاره کند و بعد از گذشتن مدّتى از اجاره به طورى خراب
شود که هیچ قابل استفاده نباشد، یا قابل استفادهاى که شرط کردهاند
نباشد، اجاره مدّتى که باقى مانده باطل مىشود و مىتواند اجاره مدّت گذشته
را به هم بزند و اجرت معمولى آن مدّت را بدهد؛ و اگر استفاده مختصرى هم
بتواند از آن ببرد، مىتواند اجاره مدّت باقى مانده را به هم بزند.
مسأله
2303 - اگر خانهاى را که مثلاً دو اتاق دارد اجاره دهد و یک اتاق آن خراب
شود، چنانچه فوراً آن را بسازد و هیچ مقدار از استفاده آن از بین نرود
اجاره باطل نمىشود و مستأجر هم نمىتواند اجاره را به هم بزند، ولى اگر
ساختن آن به قدرى طول بکشد که مقدارى از استفاده مستأجر از بین برود، اجاره
به آن مقدار باطل مىشود و مستأجر مىتواند اجاره باقى مانده را به هم
بزند و نسبت به آنچه استفاده کرده اجرت معمولى آن را بدهد.
مسأله
2304 - اگر اجاره دهنده یا مستأجر بمیرد، اجاره باطل نمىشود. ولى در
صورتى که شرط کردهاند که مستأجر شخصاً استفاده کند نه دیگرى، صاحب ملک
مىتواند باقى مانده مدّت را فسخ کند، امّا اگر خانه، مال اجاره دهنده
نباشد؛ مثلاً دیگرى وصیّت کرده باشد که تا او زنده است منفعت خانه مال او
باشد، چنانچه آن خانه را اجاره دهد و پیش از تمام شدن مدّت اجاره بمیرد، از
وقتى که مرده، اجاره باطل است.
مسأله
2305 - اگر صاحب کار بنّا را وکیل کند که براى او عمله بگیرد چنانچه بنّا
کمتر از مقدارى که از صاحب کار مىگیرد به عمله بدهد زیادى آن بر او حرام
است و باید آن را به صاحب کار بدهد، ولى اگر اجیر شود که ساختمان را تمام
کند و براى خود اختیار بگذارد که خودش بسازد، یا به دیگرى بدهد در صورتى که
کمتر از مقدارى که اجیر شده به دیگرى بدهد زیادى آن براى او حلال مىباشد.
مسأله
2306 - اگر رنگرز قرار بگذارد که مثلاً پارچه را با نیل رنگ کند، چنانچه
با رنگ دیگر رنگ نماید حق ندارد چیزى بگیرد بلکه اگر سبب خرابى یا کمى ارزش
پارچه شود ضامن است.