مطهِّرات
مسأله 150 - ده چیز، نجاست را پاک مىکند و آنها را مطهّرات گویند: اوّل: آب، دوم: زمین، سوم: آفتاب، چهارم: استحاله، پنجم: انتقال، ششم: اسلام، هفتم: تبعیّت، هشتم: برطرف شدن عین نجاست، نهم: استبراء حیوان نجاستخوار، دهم: غایب شدن مسلمان. و احکام اینها به طور تفصیل در مسائل آینده گفته مىشود.
آب
مسأله 151 - آب با چهار شرط، چیز نجس را پاک مىکند: اوّل: آن که مطلق باشد، پس آب مضاف مانند گلاب و عرق بید، چیز نجس را پاک نمىکند. دوم: آن که پاک باشد. سوم: آن که وقتى چیز نجس را مىشویند، آب مضاف نشود و بو یا رنگ یا مزه نجاست هم نگیرد. چهارم: آن که بعد از آب کشیدن چیز نجس، عین نجاست در آن نباشد. و پاک شدن چیز نجس با آب قلیل، یعنى آب کمتر از کر، شرطهاى دیگر هم دارد که بعداً گفته مىشود.
مسأله 152 - ظرف نجس را با آب قلیل باید سه مرتبه شست، بلکه در کر و جارى هم احتیاط سه مرتبه است، اگرچه أقوى کفایت یک مرتبه است، ولى ظرفى را که سگ لیسیده، یا از آن ظرف آب یا چیز روان دیگر خورده، باید اوّل با خاک پاک، خاک مال کرد و بعد بنابر احتیاط واجب، دو مرتبه در کر یا جارى یا با آب قلیل شست و همچنین ظرفى را که آب دهان سگ در آن ریخته بنابر احتیاط مستحب باید پیش از شستن خاکمال کرد.
مسأله 153 - اگر دهانه ظرفى که سگ دهن زده، تنگ باشد و نشود آن را خاک مال کرد، چنانچه ممکن است باید کهنه به چوبى بپیچند و به توسّط آن خاک را داخل آن ظرف بمالند و در غیر این صورت پاک شدن ظرف اشکال دارد.
مسأله 154 - ظرفى را که خوک از آن، چیز روانى بخورد یا این که در آن موش صحرایى مرده باشد، با آب قلیل باید هفت مرتبه شست و در کر و جارى نیز هفت مرتبه باید شست به احتیاط واجب، و لازم نیست آن را خاک مال کنند، اگرچه احتیاط مستحب آن است که خاک مال شود، و نیز لیسیدن خوک ملحق است به آب خوردن آن به احتیاط واجب.
مسأله 155 - اگر بخواهند ظرفى را که به شراب نجس شده با آب قلیل آب بکشند باید سه مرتبه بشویند و بهتر است هفت مرتبه شسته شود.
مسأله 156 - کوزهاى که از گل نجس ساخته شده و یا آب نجس در آن فرو رفته اگر در آب کر یا جارى بگذارند به هر جاى آن، که آب برسد پاک مىشود. و اگر بخواهند باطن آن هم پاک شود باید به قدرى در آب کر یا جارى بماند که آب به تمام آن فرو رود و فرو رفتن رطوبت کافى نیست.
مسأله 157 - ظرف نجس را با آب قلیل، دو جور مىشود آب کشید: یکى آن که سه مرتبه پر کنند و خالى کنند، دیگر آن که سه دفعه قدرى آب در آن بریزند و در هر دفعه آب را طورى در آن بگردانند که به جاهاى نجس آن برسد و بیرون بریزند.
مسأله 158 - اگر ظرف بزرگى مثل پاتیل و خمره نجس شود، چنانچه سه مرتبه آن را از آب پر کنند و خالى کنند پاک مىشود و همچنین است اگر سه مرتبه از بالا، آب در آن بریزند، به طورى که تمام اطراف آن را بگیرد و در هر دفعه آبى که ته آن جمع مىشود بیرون آورند و احتیاط واجب آن است که در هر دفعه ظرفى را که با آن آبها را بیرون مىآورند آب بکشند.
مسأله 159 - اگر فلز نجس و مانند آن را آب کنند و آب بکشند، ظاهرش پاک مىشود.
مسأله 160 - تنورى که به بول نجس شده است، اگر دو مرتبه از بالا آب در آن بریزند به طورى که تمام اطراف آن را بگیرد پاک مىشود. و در غیر بول اگر بعد از برطرف شدن نجاست یک مرتبه به دستورى که گفته شد آب در آن بریزند، کافى است. و بهتر است که گودالى ته آن بکنند تا آبها در آن جمع شود و بیرون بیاورند، بعد آن گودال را با خاک پاک پر کنند.
مسأله 161 - اگر چیز نجس را بعد از برطرف کردن عین نجاست، یک مرتبه در آب کر یا جارى فرو برند که آب به تمام جاهاى نجس آن برسد پاک مىشود. و در فرش و لباس و مانند اینها فشار لازم نیست.
مسأله 162 - اگر بخواهند چیزى را که به بول نجس شده با آب قلیل آب بکشند، چنانچه یک مرتبه آب روى آن بریزند و از آن جدا شود، در صورتىکه بول در آن چیز نمانده باشد یک مرتبه دیگر که آب روى آن بریزند پاک مىشود، ولى در لباس و فرش و مانند اینها باید بعد از هر دفعه، فشار دهند تا غُساله آن بیرون آید و غُساله آبى است که معمولاً در وقت شستن و بعد از آن از چیزى که شسته مىشود خود به خود یا به وسیله فشار مىریزد.
مسأله 163 - اگر چیزى به بول پسر شیرخوارى که غذاخور نشده و شیر خوک نخورده، نجس شود، چنانچه یک مرتبه آب روى آن بریزند که به تمام جاهاى نجس آن برسد پاک مىشود ولى احتیاط مستحب آن است که یک مرتبه دیگر هم آب روى آن بریزند. و در لباس و فرش و مانند اینها فشار لازم نیست.
مسأله 164 - اگر چیزى به غیر بول نجس شود، چنانچه بعد از برطرف کردن نجاست یک مرتبه آب روى آن بریزند و از آن جدا شود، پاک مىگردد و نیز اگر در دفعه اوّلى که آب روى آن مىریزند نجاست آن برطرف شود و بعد از برطرف شدن نجاست هم آب روى آن بیاید پاک مىشود ولى در هر صورت لباس و مانند آن را باید فشار دهند تا غساله آن بیرون آید.
مسأله 165 - اگر حصیر نجس را که با نخ بافته شده، در آب کر یا جارى فرو برند، بعد از برطرف شدن عین نجاست، پاک مىشود.
مسأله 166 - اگر ظاهر گندم و برنج و صابون و مانند اینها نجس شود به فرو بردن در کر و جارى، پاک مىگردد. و اگر باطن آنها نجس شود اگر در آب کر یا جارى بگذارند تا آب به آنها نفوذ کند، پاک مىشوند.
مسأله 167 - اگر انسان شکّ کند که آب نجس به باطن صابون رسیده یا نه، باطن آن پاک است.
مسأله 168 - اگر ظاهر برنج و گوشت یا چیزى مانند اینها نجس شده باشد چنانچه آن را در ظرفى بگذارند و سه مرتبه آب روى آن بریزند و خالى کنند پاک مىشود و ظرف آن هم پاک مىگردد. ولى اگر بخواهند لباس یا چیزى را که فشار لازم دارد در ظرفى بگذارند و آب بکشند باید در هر مرتبه که آب روى آن مىریزند، آن را فشار دهند و ظرف را کج کنند، تا غسالهاى که در آن جمع شده بیرون بریزد.
مسأله 169 - لباس نجسى را که به نیل و مانند آن رنگ شده، اگر در آب کر یا جارى فرو برند و آب پیش از آن که بواسطه رنگ پارچه مضاف شود به تمام آن برسد آن لباس پاک مىشود. اگرچه موقع فشار دادن آب مضاف یا رنگین از آن بیرون آید.
مسأله 170 - اگر لباسى را در کر یا جارى آب بکشند و بعد مثلاً لجن آب در آن ببینند، چنانچه احتمال ندهند که جلوگیرى از رسیدن آب کرده آن لباس پاک است.
مسأله 171 - اگر بعد از آب کشیدن لباس و مانند آن خُرده گل یا چیز دیگر در آن دیده شود در صورتى که بداند خُرده گل یا چیز دیگر با آب شسته شده، پاک است.
مسأله 172 - هر چیز نجس تا عین نجاست را از آن برطرف نکنند پاک نمىشود. ولى اگر بو یا رنگ نجاست در آن مانده باشد اشکال ندارد. پس اگر خون را از لباس برطرف کنند و لباس را آب بکشند و رنگ خون در آن بماند، پاک مىباشد، امّا چنانچه بواسطه بو یا رنگ یقین کنند یا احتمال دهند که ذرّه هاى نجاست در آن چیز مانده، نجس است.
مسأله 173 - اگر نجاست بدن را در آب کر یا جارى برطرف کنند بدن پاک مىشود و بیرون آمدن و دوباره در آب رفتن لازم نیست.
مسأله 174 - غذاى نجسى که لاى دندانها مانده، اگر آب در دهان بگردانند و به تمام غذاى نجس برسد، پاک مىشود.
مسأله 175 - اگر موى سر و صورت زیاد باشد و با آب قلیل آب بکشند پاک مىشود و فشار دادن لازم نیست.
مسأله 176 - اگر جایى از بدن یا لباس را با آب قلیل، آب بکشند، اطراف آنجا که متّصل به آن است و معمولاً موقع آب کشیدن، آنجا نجس مىشود در صورتى که آبى که براى پاک شدن محلّ نجس مىریزند به آن اطراف جارى شود با پاک شدن نجس پاک مىشود. و همچنین است اگر چیز پاکىرا پهلوى چیز نجس بگذارند و روى هر دو آب بریزند. پس اگر براى آب کشیدن یک انگشت نجس، روى همه انگشتها آب بریزند و آب نجس به همه آنها برسد، بعد از پاک شدن انگشت نجس، تمام انگشتها پاک مىشود.
مسأله 177 - گوشت و دنبهاى که نجس شده مثل چیزهاى دیگر آب کشیده مىشود. و همچنین است اگر بدن یا لباس، چربى کمى داشته باشد که از رسیدن آب به آنها جلوگیرى نکند.
مسأله 178 - اگر ظرف یا بدن نجس باشد و بعد به طورى چرب شود که جلوگیرى از رسیدن آب به آنها کند، چنانچه بخواهند ظرف و بدن را آب بکشند، باید چربى را برطرف کنند تا آب به آنها برسد.
مسأله 179 - چیز نجسى که عین نجاست در آن نیست، اگر زیر شیرى که متّصل به کر است یک دفعه بشویند پاک مىشود و نیز اگر عین نجاست در آن باشد، چنانچه عین نجاست آن، زیر شیر یا به وسیله دیگر برطرف شود و آبى که از آن چیز مىریزد بو یا رنگ یا مزه نجاست به خود نگرفته باشد با آن شیر پاک مىگردد. امّا اگر آبى که از آن مىریزد بو یا رنگ یا مزه نجاست گرفته باشد باید به قدرى آب شیر روى آن بریزند تا در آبى که از آن جدا مىشود، بو یا رنگ یا مزه نجاست نباشد.
مسأله 180 - اگر چیزى را آب بکشد و یقین کند پاک شده و بعد شکّ کند که عین نجاست را از آن برطرف کرده یا نه، چنانچه موقع آب کشیدن متوجّه برطرف کردن عین نجاست بوده آن چیز پاک است و اگر متوجّه برطرف کردن عین نجاست نبوده بنابر احتیاط مستحب باید دوباره آن را آب بکشد.
مسأله 181 - زمینى که آب روى آن جارى نمىشود اگر نجس شود، با آب قلیل پاک نمىگردد مگر آن که با وسیلهاى آب آن را جمع کنند. ولى زمینى که روى آن شن یا ریگ باشد - چون آبى که روى آن مىریزند از آن جدا شده و در شن و ریگ فرو مىرود - با آب قلیل پاک مىشود، امّا زیر ریگها نجس مىماند.
مسأله 182 - زمین سنگ فرش و آجر فرش و زمین سختى که آب در آن فرو نمىرود اگر نجس شود با آب قلیل، پاک مىگردد ولى باید به قدرى آب روى آن بریزند که جارى شود و چنانچه آبى که روى آن ریختهاند از سوراخى بیرون رود همه زمین پاک مىشود و اگر بیرون نرود جایى که آبها جمعشود نجس مىماند مگر آن که با وسیلهاى آب را جمع کنند و دوباره آب بریزند و جمع کنند تا پاک شود.
مسأله 183 - اگر ظاهر نمک سنگ و مانند آن نجس شود، با آب کمتر از کر هم پاک مىشود.
مسأله 184 - اگر از شکر آب شده نجس قند بسازند و در آب کر یا جارى بگذارند پاک نمىشود.
زمین
مسأله 185 - زمین با پنج شرط، کف پا و ته کفش نجس را پاک مىکند. اوّل: آن که زمین پاک باشد. دوم: آن که خشک باشد. سوم: آن که نجاست از ناحیه زمین حاصل شده باشد. چهارم: به واسطه راه رفتن نجس شده باشد و اگر به غیر راه رفتن نجس شده باشد، پاک شدن آن با راه رفتن محلّ اشکال است. پنجم: آن که اگر عین نجس مثل خون و بول، یا متنجّس مثل گلى که نجس شده در کف پا و ته کفش باشد بواسطه راه رفتن یا مالیدن پا به زمین برطرف شود. و نیز زمین باید خاک یا سنگ یا آجر فرش و مانند اینها باشد و با راه رفتن روى فرش و حصیر و سبزه، کف پا و ته کفش نجس، پاک نمىشود.
مسأله 186 - پاک شدن کف پا و ته کفش نجس، بواسطه راه رفتن روى آسفالت و روى زمینى که با چوب فرش شده محلّ اشکال است.
مسأله 187 - براى پاک شدن کف پا و ته کفش، بهتر است پانزده قدم یا بیشتر راه بروند، اگرچه به کمتر از پانزده قدم یا مالیدن پا به زمین نجاست برطرف شود.
مسأله 188 - لازم نیست کف پا و ته کفش نجس، تر باشد بلکه اگر خشک هم باشد به راه رفتن پاک مىشود.
مسأله 189 - بعد از آن که کف پا، یا ته کفش نجس، به راه رفتن پاک شد مقدارى از اطراف آن هم که معمولاً به گل آلوده مىشود اگر زمین یا خاک به آن اطراف برسد پاک مىگردد.
مسأله 190 - کسى که با دست و زانو راه مىرود، اگر کف دست یا زانوى او نجس شود به وسیله راه رفتن پاک مىشود. و همچنین است ته عصا و ته پاى مصنوعى و نعل چهارپایان و چرخ اتومبیل و درشکه و مانند اینها.
مسأله 191 - اگر بعد از راه رفتن ذرّههاى کوچکى از نجاست که دیده نمىشود، در کف پا یا ته کفش بماند باید آن ذرّهها را هم برطرف کرد، ولى باقى بودن بو و رنگ اشکال ندارد.
مسأله 192 - توى کفش و مقدارى از کف پا که به زمین نمىرسد بواسطه راه رفتن پاک نمىشود و پاک شدن کف جوراب به واسطه راه رفتن، محلّ اشکال است، ولى اگر کف جوراب از پوست باشد به وسیله راه رفتن پاک مىشود.
آفتاب
مسأله 193 - آفتاب، زمین و ساختمان و چیزهایى که مانند در و پنجره در ساختمان به کار برده شده و همچنین میخى را که به دیوار کوبیدهاند و جزء ساختمان حساب مىشود با شش شرط پاک مىکند:
اوّل: آن که چیز نجس به طورى تر باشد که اگر چیز دیگرى به آن برسد تر شود پس اگر خشک باشد باید به وسیلهاى آن را تر کنند تا آفتاب خشک کند.
دوم: آن که اگر عین نجاست در آن چیز باشد پیش از تابیدن آفتاب آن را برطرف کنند.
سوم: آن که چیزى از تابیدن آفتاب جلوگیرى نکند، پس اگر آفتاب از پشت پرده یا ابر و مانند اینها بتابد و چیز نجس را خشک کند، آن چیز پاک نمىشود، ولى اگر ابر به قدرى نازک باشد که از تابیدن آفتاب جلوگیرى نکند و نیز تابیدن از پشت شیشه، اشکال ندارد.
چهارم: آن که آفتاب به تنهایى چیز نجس را خشک کند پس اگر مثلاً چیز نجس بواسطه باد و آفتاب خشک شود پاک نمىگردد. ولى اگر باد بقدرى کم باشد که نگویند به خشک شدن چیز نجس کمک کرده، اشکال ندارد.
پنجم: آن که آفتاب مقدارى از بنا و ساختمان را که نجاست به آن فرو رفته، یک مرتبه خشک کند، پس اگر یک مرتبه بر زمین و ساختمان نجس بتابد و روى آن را خشک کند و دفعه دیگر زیر آن را خشک نماید، فقط روى آن پاک مىشود و زیر آن نجس مىماند.
ششم: آن که مابین روى زمین یا ساختمان که آفتاب به آن مىتابد با داخل آن هوا یا جسم پاک دیگرى فاصله نباشد.
مسأله 194 - آفتاب حصیر نجس را پاک مىکند و همچنین درخت و گیاه بواسطه آفتاب پاک مىشود.
مسأله 195 - اگر آفتاب به زمین نجس بتابد، بعد انسان شکّ کند که زمین موقع تابیدن آفتاب تر بوده یا نه، یا ترى آن بواسطه آفتاب خشک شده یا نه، آن زمین نجس است و همچنین است اگر شکّ کند که پیش از تابش آفتاب عین نجاست از آن برطرف شده یا نه، امّا اگر شکّ کند که چیزى مانع تابش آفتاب بوده یا نه آن زمین پاک است.
مسأله 196 - اگر آفتاب به یک طرف دیوار نجس بتابد، طرفى که آفتاب به آن نتابیده پاک نمىشود، ولى اگر دیوار به قدرى نازک باشد که به واسطه تابش به یک طرف، طرف دیگر هم خشک شود پاک مى گردد.
استحاله
مسأله 197 - اگر جنس چیز نجس به طورى عوض شود که به صورت چیز پاکى درآید پاک مىشود و مىگویند: استحاله شده است. مثل آن که چوب نجس بسوزد و خاکستر گردد، یا سگ در نمکزار فرو رود و نمک شود، ولى اگر جنس آن عوض نشود مثل آن که گندم نجس را آرد کنند یا نان بپزند پاک نمىشود.
مسأله 198 - کوزه گلى و مانند آن که از گل نجس ساخته شده نجس است و زغالى که از چوب نجس درست شده اگر هیچیک از خواصّ حقیقت سابقه در آن نباشد، پاک است.
مسأله 199 - چیز نجسى که معلوم نیست استحاله شده یا نه نجس است.
مسأله 200 - اگر شراب به خودى خود یا بواسطه آن که چیزى مثل سرکه و نمک در آن ریختهاند سرکه شود، پاک مىگردد.
مسأله 201 - شرابى که از انگور نجس درست کنند به سرکه شدن پاک نمىشود، بلکه اگر نجاستى هم از خارج به شراب برسد بعد از سرکه شدن پاک نمىشود.
مسأله 202 - سرکهاى که از انگور و کشمش و خرماى نجس درست کنند نجس است.
مسأله 203 - اگر پوشال ریز انگور یا خرما داخل آنها باشد و سرکه بریزند ضرر ندارد. و نیز اگر پیش از آن که خرما و کشمش و انگور سرکه شود خیار و بادمجان و مانند اینها در آن بریزند اشکال ندارد.
کم شدن دو سوم آب انگور
مسأله 204 - آب انگورى که جوش آمده پیش از آن که ثلثان شود، یعنى دو قسمت آن کم شود و یک قسمت آن بماند نجس نیست، ولى خوردن آن حرام است، ولى اگر ثابت شود که مست کننده است، حرام و نجس مىباشد و فقط به سرکه شدن پاک و حلال مىشود.
مسأله 205 - اگر مثلاً در یک خوشه غوره یک دانه یا دو دانه انگور باشد چنانچه به آبى که از آن خوشه گرفته مىشود آبغوره بگویند و اثرى از شیرینى در آن نباشد و بجوشد، پاک و خوردن آن حلال است.
مسأله 206 - چیزى که معلوم نیست غوره است یا انگور، اگر جوش بیاید حرام نمىشود.
انتقال
مسأله 207 - اگر خون بدن انسان یا خون حیوانى که خون جهنده دارد، یعنى حیوانى که وقتى رگ آن را ببرند خون از آن جستن مىکند، به بدن حیوانى که خون جهنده ندارد برود و خون آن حیوان حساب شود، پاک مىگردد و این را انتقال گویند. پس خونى که زالو از انسان مىمکد چون خون زالو به آن گفته نمىشود و مىگویند خون انسان است نجس مىباشد.
مسأله 208 - اگر کسى پشه را که به بدنش نشسته بکشد و نداند خونى که از پشه بیرون آمده از او مکیده یا از خود پشه مىباشد، پاک است و همچنین است اگر بداند از او مکیده ولى جزو بدن پشه حساب شود، امّا اگر فاصله بین مکیدن خون و کشتن پشه به قدرى کم باشد که بگویند خون انسان است، یا معلوم نباشد که مىگویند خون پشه است یا خون انسان، بنابر احتیاط نجس مىباشد.
اسلام
مسأله 209 - اگر کافر شهادتین بگوید، یعنى بگوید: «اَشهَدُ اَن لا اِلهَ الّا اللَّهُ وَ اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ» یا معناى این جمله را به زبان دیگرى بگوید، مسلمان مىشود و بعد از مسلمان شدن، بدن و آب دهان و بینى و عرق او پاک است. ولى اگر موقع مسلمان شدن عین نجاست به بدن او بوده، باید برطرف کند و جاى آن را آب بکشد، ولى اگر پیش از مسلمان شدن عین نجاست برطرف شده باشد لازم نیست جاى آن را آب بکشد.
مسأله 210 - اگر موقعى که کافر بوده لباس او با رطوبت به بدنش رسیده باشد و آن لباس در موقع مسلمان شدن در بدن او نباشد نجس است، ولى اگر در بدن او باشد بنابر أظهر پاک است.
مسأله 211 - اگر کافر شهادتین بگوید و انسان نداند قلباً مسلمان شده یا نه، پاک است بلکه اگر بداند قلباً مسلمان نشده تا اظهار کفر نکرده، پاک است.
تبعیّت
مسأله 212 - تبعیّت آن است که چیز نجسى بواسطه پاک شدن چیز نجس دیگر پاک شود.
مسأله 213 - اگر شراب سرکه شود، ظرف آن هم تا جایى که شراب موقع جوش آمدن به آنجا رسیده پاک مىشود و کهنه و چیزى هم که معمولاً روى آن مىگذارند اگر به آن رطوبت نجس شود پاک مىگردد. بلکه اگر موقع جوشیدن، سر برود و پشت ظرف به آن آلوده شود، بعد از سرکه شدن پشت ظرف هم پاک مىشود.
مسأله 214 - تخته یا سنگى که روى آن میّت را غسل مىدهند و پارچهاى که با آن عورت میّت را مىپوشانند و دست کسى که او را غسل مىدهد و همین طور کیسه و صابونى که با آن شسته مىشود بعد از تمام شدن غسل پاک مىشود.
مسأله 215 - کسى که چیزى را با دست خود آب مىکشد اگر دست و آن چیز با هم آب کشیده شود بعد از پاک شدن آن چیز دست او هم پاک مىشود.
مسأله 216 - اگر لباس و مانند آن را با آب قلیل، آب بکشند و به اندازه معمول فشار دهند تا آبى
که روى آن ریختهاند جدا شود، آبى که در آنماند پاک است.
مسأله 217 - ظرف نجس را که با آب قلیل آب مىکشند، بعد از جدا شدن آبىکه براى پاک شدن، روى آن ریختهاند قطرههاى آبى که در آن مىماند پاک است.
برطرف شدن عین نجاست
مسأله 218 - اگر بدن حیوان به عین نجس مثل خون، یا متنجّس مثل آب نجس، آلوده شود، چنانچه آنها برطرف شود، بدن آن حیوان پاک مىشود. و همچنین است باطن بدن انسان مثل توى دهان و بینى. مثلاً اگر خونى از لاى دندان بیرون آید و در آب دهان از بین برود، آب کشیدن توى دهان لازم نیست. ولى اگر دندان مصنوعى در دهان نجس شود باید آن را آب بکشند به احتیاط واجب.
مسأله 219 - اگر غذا لاى دندان مانده باشد و داخل دهان خون بیاید، چنانچه انسان نداند که خون به غذا رسیده آن غذا پاک است. و اگر خون به آن برسد بنابر احتیاط واجب نجس مىشود.
مسأله 220 - جایى را که انسان نمىداند از ظاهر بدن است یا باطن آن، اگر نجس شود بنابر احتیاط واجب باید آنجا را آب بکشد.
مسأله 221 - اگر گرد و خاک نجس به لباس و فرش و مانند اینها بنشیند، چنانچه هر دو خشک باشند نجس نمىشود و اگر گرد و خاک یا لباس و مانند اینها تر باشد باید محلّ نشستن گرد و خاک را آب بکشند.
استبراء حیوان نجاستخوار
مسأله 222 - بول و غائط حیوانى که به خوردن نجاست انسان عادت کرده نجس است و گوشت آن نیز حرام است و اگر بخواهند پاک شود باید آن را استبراء کنند، یعنى تا مدّتى که بعد از آن مدّت دیگر نجاستخوار به آن نگویند نگذارند نجاست بخورد و غذاى پاک به آن بدهند و بنابر احتیاط واجب باید شتر نجاستخوار را چهل روز و گاو را بیست روز و گوسفند را ده روز و مرغابى را پنج روز و مرغ خانگى را سه روز، از خوردن نجاست جلوگیرى کنند و غذاى پاک به آنها بدهند.
غایب شدن مسلمان
مسأله 223 - اگر بدن یا لباس مسلمان یا چیز دیگرى که مانند ظرف و فرش در اختیار او است نجس شود و آن مسلمان غایب گردد، اگر انسان احتمال بدهد که آن چیز را آب کشیده یا به واسطه آن که مثلاً آن چیز در آب جارى افتاده، پاک شده است اجتناب از آن لازم نیست.
مسأله 224 - اگر خود انسان اطمینان کند که چیزى که نجس بوده پاک شده است، یا دو عادل به پاک شدن آن خبر دهند، آن چیز پاک است و همچنین است اگر کسى که چیز نجس در اختیار اوست بگوید آن چیز پاک شده، یا مسلمانىچیز نجس را آب کشیده باشد، اگرچه معلوم نباشد درست آب کشیده یا نه و خبر دادن یک نفر مورد اعتماد به پاکى آن نیز کفایت مىکند.
مسأله 225 - کسى که وکیل شده است لباس انسان را آب بکشد و لباس هم در اختیار او باشد اگر بگوید آب کشیدم و انسان گمان به خلاف نداشته باشد، آن لباس پاک است.
مسأله 226 - اگر انسان حالى دارد که در آب کشیدن چیز نجس یقین پیدا نمىکند مىتواند به گمان اکتفا نماید.