شجره نامه خاندان شریف دستغیب تا شهید آیت الله دستغیب(ره)
و حضرت آیت الله سیّدعلی محمّد دستغیب(حفظه الله)
امام علی(ع) ----ß امام حسین(ع) ----ß امام سجّاد(ع) -----ß حضرت زید شهید اباجعفر محمّد ----ß ابن محمّد ----ß ابن احمد السکین ----ß ابا عبدالله جعفر الشاعر ابا الحسن علی نجران ----ß ابا عبدالله محمّد الخطیب الشاعر ----ß ابا جعفر الحسین الشاعر العزیزی ----ß ابا علی جمال الدین حسن ----ß ابا خطیر الدین امیری ----ß ابا الحسین نجیب الدین امیری زین الدین عربشاه ----ß ضیاء الدین علی ----ß جلال الدین اسماعیل ----ß بهاء الدین حیدر تاج الدین محمد ----ß جلال الدین یحیی ----ß عماد الدین ابراهیم ----ß ابا ابراهیم اسماعیل میر هدایت الله ----ß اباجعفر محمّد زمان ---ß ابا الحسین محمّد ---ß اسماعیل عبد الحسین ---ß مهدی ---ß اسماعیل ----ß
میرزا هدایت الله (مرجع تقلید عصر خود)
|
|
|
|
سیّدمحمّد تقی à----------ß سیّدعلی محمّد
| |
| |
| |
| |
شهید سیّدعبدالحسین سیّدعلی اکبر
|
|
|
|
سیّدعلی اصغرà ----------ß سیّدمحمد
|
|
سیّدعلی محمد
شروع دروس حوزوی
از سنین نوجوانی به مسجد جامع عتیق که بدست توانای شهید محراب آیتالله دستغیب(ره) بازسازی و احیاء گردید رفت و آمد داشته و از منابر و مواعظ و انفاس قدسیه ایشان بهره میگرفتند و رفته رفته با پرورش یافتن در چنین خانوادهای و ارتباط مستمر با حضرت آیتالله شهید دستغیب(ره) به دروس علمیه شائق گردیدند، چنانکه در خلال تحصیلات دبیرستان تا اخذ دیپلم، ادبیات عرب (جامع المقدمات، سیوطی، مغنی و مطول) و معالم و شرایع را نزد اساتید بنام شیراز در مدرسه علمیه قوام (امام خمینی(ره)) تحصیل نمودند. از اوائل درس شرح لمعه با فقیه عالم و عارف کامل حضرت آیتالله العظمی حاج شیخ حسنعلی نجابت(ره) آشنا شدند.
معظّم له در مورد چگونگی درک محضر آن ولیّ خدا میفرمایند:
«بارها ایشان را با حضرت آیتالله شهید دستغیب(ره) مشاهده میکردم امّا متوجه مقام معنویشان نبودم تا این که در سن 20 سالگی (سال 1333) از نزدیک با ایشان آشنا و به محضر درسشان راه یافتم که از آن به بعد تغییر جدیدی در زندگی معنوی حقیر ایجاد شد. شرح لمعه و رسائل را که نزد ایشان میخواندم، نه تنها به خوبی درک میکردم که خداوند از برکت ایشان فهم جدیدی عنایت میکرد آن گونه که مطالب شرح لمعه و رسائل را در سطح بالائی میفهمیدم».
لمعتین و مقدار زیادی از رسائل را در محضر چنین استادی گذرانده و حسب فرمایش ایشان باقیمانده رسائل و همچنین مکاسب را خدمت مرحوم آیتالله حاج شیخ علیاکبر ارسنجانی که به علم و تقوی مشهور بود به اتمام رساندند.
ایشان نحوه آغاز تحصیلات اجتهادی خود را که در حوزه به درس خارج مشهور است را چنین بیان میفرمایند:
«استاد برای انجام حج قصد سفر به مکّه معظّمه را داشتند؛ دستور دادند که روایات راجع به حجّ را از ابتداء برای ایشان بخوانم و پس از خواندن هر باب و توضیح و بیان روایات، نظر شریفِ خود را بیان میکردند و بدین ترتیب یک دوره احکام استدلالی حجّ را بیان فرمودند».
آری! همین نشست و برخاست ها و جلسات علمی خصوصی در محضر چنین فقیهی بود که باعث شد حضرت آیت الله دستغیب علاوه بر استفاده های علمی فوق العاده از محضر آن عارف کامل، نهایت استفاده معنوی و عرفانی را نیز ببرند.
آشنایی با عارف کامل حضرت آیتالله العظمی انصاری همدانی(ره)
در خصوص این آشنایی چنین میفرمایند:
«آشنایی دوستان با مرحوم آقای انصاری(ره) از برکت مرحوم آقای نجابت(ره) بود و ایشان واسطه در آشنایی بودند. در یک سفر که با جمعی از دوستان به همدان میرفتند، بنده را نیز همراه کردند و به محضر آن ولی خدا مشرف شدیم. یک عظمت عجیبی از مرحوم آقای انصاری به نظرم آمد، هیبت عجیبی داشت. در جلساتی که خدمت ایشان بودیم غالباً سکوت و تفکّر بود و کم سخن می گفتند. در سالهایی که در حوزه علمیه قم مشغول به تحصیل بودم بطور مداوم برای رسیدن به محضر ایشان به همدان می رفتم».
عزیمت به قم
در سال 1337 به دستور استاد، عازم قم شده و به سفارش ایشان درس کفایة الاصول را در محضر مرحوم آیتالله سلطانی و بعضی دیگر از اساتید فراگرفتند و پس از آن به درس حضرت آیتالله العظمی خمینی(ره) و حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی(ره) حضور یافتند. در مورد آشنایی با امام(ره) چنین میفرمایند:
«آشنائی حقیر با امام خمینی(ره) از ناحیه استادم حضرت آیتالله العظمی نجابت(ره) بود که از امام بسیار تعریف و تمجید میکردند. امام در آن وقت در فقه مبحث مکاسب و در اصول مبحث اوامر را می فرمودند و مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی بحث خارج طهارت را، که بنا به فرمایش مرحوم استاد در این دروس حاضر شدم و از برکات انفاس قدسیه ی ایشان اوقاتم به هیچ وجه به بطالت نمی گذشت و درس ها را مطالعه ی قبل و بعد می کردم و همه را می نوشتم که بحمد الله آن تقریرات هنوز موجود است».
عزیمت به نجف اشرف
حضرت آیت الله دستغیب پس از استفاده از محضر بزرگان در حوزه علمیه قم برای ادامه ی تحصیل و تکمیل دروس به نجف اشرف عزیمت نمودند که در این رابطه می فرمایند:
«پس از فوت آیتالله العظمی سید عبدالهادی شیرازی(ره)، مرحوم استاد حضرت آیتالله العظمی نجابت(ره) دستور دادند که به نجف اشرف مشرّف شوم و لذا حقیر با مختصر مؤونهای به نجف اشرف رفتم و به سفارش ایشان به درس فقه و اصول مرحوم آیتالله العظمی خوئی(ره) و درس مرحوم آیتالله العظمی شیخ محمّدباقر زنجانی(ره) که به وفور علم و تقوی مشهور بود حاضر شده و مطالب را مینوشتم».
بازگشت به وطن
پس از استفاده از محضر اساتید بزرگ نجف اشرف و کسب درجه اجتهاد به شیراز بازگشته و در مدرسه علمیه آقاباباخان مشغول به تدریس سطح گردیدند و دروس سطح را تا کفایتین چند دوره تدریس فرمودند و در عین حال اهتمام زیادی به مباحثه دروس خارج داشتند.
که در این خصوص میفرمایند:
«از الطاف مرحوم آیتالله العظمی نجابت(ره) توانستم کتاب طهارة و کتاب صلاة مرحوم محقّق همدانی و همچنین کتاب خمس و زکات و صوم را مباحثه کنم».
تأسیس مدارس علمیّه در شیراز
معظّم له از سال 1359 مدرسه علمیه ابوصالح(عج) را در منزل شخصی خودشان تأسیس فرموده و پس از اقبال بسیار جوانان پرشور و انقلابی و مؤمن برای کسب معارف دینی، خود ایشان با کمال فروتنی تدریس را از ابتدای دروس مقدماتی شروع کرده و تا پایان سطح ادامه دادند و از سال 1368 تا کنون به تدریس خارج فقه و اصول پرداخته اند.
همزمان، با درخواست خواهران مشتاق به تحصیل علوم دینی، مدرسه علمیّه مکتب الاخلاص را تأسیس فرموده و همچنین به جهت پذیرش طلاب سایر شهرستانها، مدرسه علمیّه امام صادق(ع) را ـ که در بخش گویم از توابع شهرستان شیراز واقع میباشد ـ اختصاص دادند و با فزونی گرفتن تقاضای خواهران علاقه مند به تحصیل در حوزه، مدرسه علمیّه دیگری با نام بیتالزهراء(سلام الله علیها) تأسیس فرمودند.
از مشخّصات کم نظیر محضر درس حضرت آیت الله دستغیب(مدّ ظلّه العالی) آن است که شاگردان خود را اهل جدّیت در درس و مطالعه و مباحثه بار می آورند و به همین دلیل تا کنون بیش از صد نفر از طلاب مدارس ایشان صلاحیّت تدریس سطوح مختلف حوزوی را به دست آورده و در امتحانات شورای مدیریّت حوزه علمیّه قم به نتایج بالایی دست یافته اند؛ تا آنجا که مدارس تحت اشراف ایشان از حیث تأمین مدرّس برای سطوح عالیه حوزه با هیچ کمبودی روبرو نیست؛ بلکه بعضا افرادی را جهت تدریس به شهرستانها و مدارس دیگر معرفی نموده اند.
تدریس خارج فقه و اصول
در خصوص شروع به تدریس خارج میفرمایند:
«پس از رحلت استاد، حضرت آیتالله العظمی نجابت(ره) در سال 1368 ه.ش، بنا به درخواست فرزند و وصیّ ایشان حضرت آیت الله حاج شیخ محمّدتقی نجابت(حفظه الله) به تدریس در حوزه علمیه پربرکت شهید محمّدحسین نجابت که طلاب آن همه شاگردان خوشفهم و بااستعداد و کاریِ مرحوم استاد بودند، مشغول به تدریس خارج فقه و اصول گردیدم که از جمله بهترین حالات حقیر حضور در درس و محضر محترمین و طلاّب مدرسه علمیه شهید محمّدحسین نجابت میباشد».
امامت جماعت مسجد قُبا (آتشیها)
از سال 1348 بنا به اصرار مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سیدابوالحسن دستغیب، ابو الزوجه و دایی ایشان که خود امام جماعت این مسجد بودند، امامت جماعت مسجد آتشیها که بعداً «قُبا» نامیده شد را پذیرفته و با همّتی که ایشان در جهت جذب نوجوانان و جوانان داشتند به مرور این مسجد محلّ اجتماع جوانان مؤمن و انقلابی گردید که در طول انقلاب بسیاری از حرکتهای ضد رژیم ستمشاهی از همین مسجد برنامهریزی و انجام میشد، به نحوی که دستگاه ساواک دائماً مسجد را زیر نظر داشته و با افرادی که در این مسجد رفت و آمد داشتند برخورد مینمود.
مبارزات شجاعانه با رژیم طاغوت
در مورد سالهای مبارزه با رژیم سابق میفرمایند:
«اینجانب موفّقیتهای خود در حمایت از نهضت امام خمینی(ره) را از برکات شاگردی مرحوم استاد آیتالله العظمی نجابت(ره) میدانم. آن عالم ربّانی و عارف صمدانی طالبین معرفت را چنان پرورش میداد که حبّ فیالله و بغض فی الله در وجودشان رسوخ کرده و مستحکم میشد و چون امام خمینی(ره) را از اولیاء خدا می دانستند، لذا خودِ ایشان مشتاقانه به استقبال قیام امام خمینی(ره) رفته و از هر جهت از نهضت امام حمایت می کردند. در سال 1341 ه.ش خود و رفقای ایشان جزء مشوّقان و حامیان آیتالله شهید دستغیب(ره) در قیام شیراز بودند و هر کس از دوستانشان در شیراز، قم و یا مشهد با امام بود، به انحاء مختلف تشویق میکردند، و هر کس مسامحه میکرد و یا مانع بود با تذکّر و یا تهدید رفع مانع مینمودند. و چون دید خدایی داشتند و باطن افراد را میشناختند، ساواکِ شاه نتوانست در مجالس ایشان راه پیدا کند، البته در نهایت مامورین ساواک با قرائن نقش ایشان را دریافتند و بعضی از دوستانشان را در پانزده خرداد دستگیر و مرحوم استاد را تحت تعقیب قرار دادند که خداوند ایشان را حفظ کرد».
اعلام مرجعیت امام خمینی(ره)
پس از آنکه حضرت آیت الله حکیم در سال 1349 به رحمت ایزدی پیوستند، در مراسم هفتمین روز رحلت ایشان مجلس با شکوهی با حضور علمای برجسته شهر و قریب ده هزار نفر از مردم در مسجد شهدا(نو) برگزار گردید. در حین برگزاری مراسم اعلامیه ای از جانب جامعه روحانیت شیراز مبنی بر اعلام مرجعیّت حضرت آیت الله العظمی امام خمینی به دست سخنران مجلس داده شد که ایشان از خواندن آن خودداری کرد. لذا حضرت آیت الله سیدعلی محمد دستغیب با کسب اجازه از محضر آیتالله شهید دستغیب(ره)، به منبر رفته و با شجاعت تمام مرجعیت امام خمینی(ره) پس از آیتالله حکیم(ره) را اعلام فرمودند و کسانی که آن زمان را دیدهاند میدانند که این حرکت چه شجاعت و شهامتی را میطلبید.
این حرکت جسورانه و انقلابی ضربه شدیدی به حکومت شاه بود و موجب ترس و نگرانی آنان و شادی بیاندازه مردم بخصوص جوانان متدیّن گردید. مأموران رژیم بلافاصله درصدد جستجو و دستگیری سخنران برآمدند که معظّم له با کمک دوستانشان از مجلس خارج شده و عوامل ساواک موفّق به دستگیری ایشان نشدند. از آن به بعد مأمورین شاه ایشان را تحت نظر شدید قرار دادند و چندین دفعه از منبر ممنوع شدند، امّا ایشان دست از هدایت نوجوانان و جوانان و افشاگری علیه رژیم برنداشته و برای این که بهانه به دست عوامل رژیم ندهند از منبر استفاده نکرده و روی زمین سخنرانی مینمودند. لیکن دستگاه ساواک دائماً ایشان را تحت نظر داشته و چندین دفعه بازداشت و روانه زندان نمود و در نهایت در سال 1356 به شهر «اهر» واقع در استان آذربایجان شرقی تبعید شدند که مردم شریف اهر خاطرات خوبی از ایشان به یاد دارند. معظم له در تبعید نیز دست از مبارزه و دعوت جوانان به دینداری و مبارزه برنداشتند؛ لذا رژیم شاه پس از چند ماه مجبور شد ایشان را به شهرستان سقّز واقع در استان کردستان تبعید نماید که این تبعید مدّت 9 ماه به طول انجامید. در سال 1357 با بازگشت از تبعید تا پیروزی انقلاب اسلامی با رهنمودهای حضرت آیت الله نجابت در کنار آیتالله شهید دستغیب(ره) در سرپرستی نهضت و ترغیب و تشویق مردم به ادامه مبارزه نقش چشمگیری داشتند.
مسؤولیتها پس از پیروزی انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ستادی به منظور اداره امور استان تشکیل گردید و ایشان از اعضاء فعّال این ستاد بوده و مسؤولیتهای متعدّدی را متقبّل گردیدند. از آن جمله:
ـ سرپرستی پادگان هوابرد شیراز
ـ ریاست دادگاه انقلاب فارس
ـ سرپرستی حزب جمهوری اسلامی در فارس
ـ نمایندگی حضرت امام (ره) در دانشگاه شیراز و ....
هشت سال دفاع مقدّس
با شروع جنگ تحمیلی در سال 1359 با توجه به اینکه بسیاری از جوانان غیور و انقلابی گرد ایشان جمع بودند، لذا مسجد قبا(آتشیها) محلّی برای اعزام نیرو به سوی جبههها بود و اغلب فرماندهان جنگ از استان فارس به نحوی به ایشان وابستگی داشتند. به گواهی رزمندگان بسیج و سپاه استان، هرگاه حضرت آیت الله دستغیب در جبههها حاضر می شدند حال و هوای آنجا تغییر کرده و فرماندهان و بسیجیان با اشتیاق فراوان به استقبال ایشان میشتافتند. البته حضور معظّم له در جبهه به قرارگاههای فرماندهی خلاصه نشده و تا خطّ مقدّم جبهه پیش میرفتند که بعضاً با ممانعت فرماندهان مواجه میگردیدند. لذا با همت و عزمی که ایشان برای کمک و یاری به انقلاب و حضور در جبههها داشتند، مسجد قبا(آتشیها) بیشترین آمار شهدای دفاع مقدّس مساجد را داراست.
آری! هفتاد شهید روحانی از حوزه ی درس و حدود یک هزار شهید از مسجد ایشان تقدیم انقلاب و نظام اسلامی شد و امروزه بحمدالله صفا و نورانیت این شهدای والا مقام، سنگر و معبد این عاشقان دلسوخته یعنی حوزه ی علمیه ابوصالح(عج) و مسجد قُبا را به کانونی گرم و چلچراغی روشن، فراروی حق جویان مبدّل نموده است.
بازسازی مسجد قبا (آتشیها)
در پی استقبال مؤمنین و علی الخصوص جوانان و کمبود فضای مسجد، توسعه و بازسازی آن امری ضروری می نمود، لذا به فرمایش معظّم له و همکاری و کمک خیرخواهان، تعدادی از منازل اطراف مسجد خریداری شد و بنایی وسیع تر در چهار طبقه جهت اقامه ی جماعت و فعّالیت های علمی و فرهنگی ساخته شد.
فعّالیتهای فرهنگی تحت اشراف معظّم له
از اوایل انقلاب، جزواتی با موضوعات مختلف همچون اصول عقاید اسلامی، تفسیر قرآن، اخلاق اسلامی و نهج البلاغه توسّط ایشان نوشته می شد و از طریق پست و به صورت آموزش مکاتبه ای از راه دور و رایگان در اختیار دوستداران معارف دینی قرار می گرفت که سالهاست این مجموعه با عنوان «مرکز نشریات رایگان» مسجد قبا با حدود پانزده هزار نفر مشترک از سراسر کشور و دیگر کشورها به فعّالیت خود ادامه می دهد.
همچنین کتابخانه باقر العلوم(ع) در دو طبقه از طبقات مسجد با در اختیار داشتن 35000 جلد کتاب و 1200 متر مربّع سالن مطالعه در یک طبقه و 800 متر مربّع مخزن کتاب در طبقه دیگر به عنوان بزرگترین کتابخانه ی مساجد کشور، در سال 1375 راه اندازی شد و در حال حاضر با پذیرش 3000 عضو مشغول فعّالیت است.
از دیگر فعّالیت های این مجموعه ایجاد مرکز آموزش رایانه و عرضه ی نرم افزارهای مذهبی و حوزوی بوده است که تا کنون تعداد بسیاری از طلّاب، اصحاب مسجد و دیگر مؤمنین در این دوره های آموزشی شركت کرده و موفّق به دریافت مدرک معتبر شده اند.
بخش استفتائات و انتشارات، وظیفه ی پژوهش، تایپ، صفحه آرایی، ویراستاری و چاپ کتب معظم له را بر عهده داشته و پاسخگویی به مسائل شرعی و مراجعات شفاهی و کتبی را انجام می دهد.
یکی از این مهمترین فعّالیت ها، راه اندازی پایگاه اطّلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله سیّد علی محمّد دستغیب با نشانی www.dastgheyb.com می باشد که روزانه جوابگوی بسیاری از سؤالات و مراجعات اینترنتی است.
و اکنون سالهاست که مجلس درس تفسیر و اخلاق اسلامی ایشان در روزهای دوشنبه و چهارشنبه هر هفته بعد از اقامه نماز مغرب و عشا، میعاد جوانان مؤمن و طالبان معرفت الهی میباشد.
نمایندگی در مجلس خبرگان رهبری
در سال 1360 کاندیدای مجلس خبرگان رهبری شده و با رأی بالایی به عنوان نماینده مردم فارس انتخاب گردیدند. هنگام رحلت امام، بحث جانشینی بعد از ایشان مطرح شد، و پس از گفتگو اکثریت اعضاء مجلس خبرگان و از جمله حضرت آیت الله دستغیب، به حضرت آیتالله خامنهای به عنوان رهبر انقلاب اسلامی رأی دادند. و تا کنون دو مرحله دیگر به عنوان نماینده مردم استان فارس در مجلس خبرگان رهبری حضور داشته و با موضع گیری های روشنگرانه خود به وظیفه ای که در قبال مردم شریف و متدیّن دارند عمل نموده اند.
مراتب علمی معظم له
این استاد گرامی از دوران نوجوانی تحت تربیت حضرت آیت الله شهید دستغیب دایی و پسر عموی پدر خود بودند و از اوایل عمر پربرکت خود در مسجد جامع از هدایت ایشان بهره می گرفتند و خود ایشان می فرمایند با دیدن حالات روحانی و معنوی آن عارف والامقام، شوق تحصیل علوم آل محمّد(ص) در من ایجاد شد و علی رغم مخالفت هایی که از طرف بعضی از اقوام و آشنایان می شد در این راه قدم گذاردم. صدق و صفا و پاکی حضرت استاد تا جایی بود که وقتی اصحاب مسجد جامع عتیق این نوجوان کم سنّ و سال را می دیدند که عبایی بر دوش انداخته و مشغول عبادت و قرآن است ناخواسته شیفته ی نورانیّت ایشان می شدند تا آن جا که ایشان در بین اصحاب مسجد به ملائکه ی مسجد شهرت یافته بود.
دوران تحصیل
در مورد دوران تحصیل معظّم له چنین می فرمایند: از ابتدا تا به حال تمام دروسی را که فرا گرفته ام و همچنین دروس خارجی را که تدریس می کنم همه را به طور کامل نوشته ام و هنوز تقریرات درس خارج فقه و اصول که در حدود پنجاه سال قبل در قم و نجف فراگرفته ام موجود است و همچنین دروسی را که فرا می گرفتم قبل و بعد از آن مطالعه و مباحثه می کردم. از دیگر الطاف و عنایات خداوند متعال نسبت به آیت الله دستغیب آشنایی ایشان با عارف کامل و عالم متّقی و صاحب کمالات نفسانی و فقیه صمدانی حضرت آیت الله العظمی شیخ حسنعلی نجابت شیرازی(ره) می باشد. بنا به فرموده ی آیت الله نجابت برای درک کلام شریف ائمّه ی معصومین(ع) علاوه بر ابزار ظاهری - یعنی مقدّمات، منطق، اصول، فقه و تفسیر و علم الحدیث - احتیاج به تهذیب و پاکی نفس است و به حسب نقل یکی از شاگردان، ایشان فرمودند فهم عرفانی افراد تا 90% فهم کلام خداوند در قرآن و کلمات ائمّه ی معصومین(ع) را آسان می کند و شخص بهتر می تواند به حقیقت کلام معصوم پی ببرد و باید هم این گونه باشد، چرا که فردی که شصت سال، هفتاد سال به تهذیب نفس پرداخته و هواهای نفسانی را از بین برده و گرد و غبار راه را نشانده است حقیقت کلام معصوم را شفّاف تر می بیند و با اعماق جان و روح خود آن را درک می کند کما این که بنا بر مضمون فرمایش آیت الله العظمی نجابت(طاب ثراه) اگر حجاب ها را برطرف کنید همین الان هم خود را در حضور امام زمان(عج) حس خواهید کرد و مسلّماً کسی که به آن بزرگواران تقرّب بیشتری دارد کلام گهربار ایشان را بهتر درک می کند و شاید به همین معنی است کلام شریف خداوند متعال در قرآن کریم: «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا» یعنی اگر تقوای الهی پیشه کنید خداوند قدرت تشخیص حق از باطل را به شما عطا می کند. حضرت حجّت الاسلام و المسلمین موسوی که ندای حزین و دلنشین ایشان با قرائت زیارت وارث در ماه های محرّم و صفر از رادیو پخش می شود و دل های عاشقان حضرت اباعبدالله را با خود به کربلا می برد، در خاطره ای از حضرت آیت الله دستغیب می فرمایند: در نجف اشرف هم درس و هم مدرسه بودیم. از خصوصیات ایشان آن بود که وقت خود را به غیر از درس و مطالعه و قرائت قرآن نمی گذراندند و هر گاه می دیدند که عدّه ای از طلّاب جمعند و به سخنان متفرّقه مشغولند از راه های دیگر که چه بسا طولانی تر بود رفت و آمد می نمودند تا مجبور نباشند وقت خود را به بطالت بگذرانند و در سخنان بیهوده وارد شوند و ایشان بسیاری از شب ها تا صبح مشغول مطالعه ی دروس و تلاوت قرآن و راز و نیاز با خداوند متعال بودند.
اجتهاد معظم له
حضرت آیت الله دستغیب(حفظه الله) به دنبال کسب مدرک اجتهاد نبودند و به دنبال آن نرفتند و از آن هم فرار می کردند لکن از آن جا که خداوند ولیّ مؤمنین است «الله ولی الذین امنوا ...» و بدان خاطر که خداوند آن چه اراده فرماید تحقّق می یابد لذا مراتب علمی و اجتهاد ایشان ظاهر گردید و مورد استقبال مؤمنین واقع شد. کما این که افرادی چون میرزای شیرازی(ره)، شیخ مرتضی انصاری(ره)، امام خمینی(ره)، آیت الله اراکی، آیت الله بهجت(ره) با این که از نام و شهرت فراری بودند و لکن خداوند متعال، مقام این بزرگواران را خیلی سریع آشکار ساخت و قلب و جان میلیون ها انسان را متوجّه آنان ساخت.
اکنون به مواردی که بیانگر علوّ مقام علمی و اجتهاد ایشان است می پردازیم:
1 ـ حضرت آیت الله العظمی نجابت(ره) در اواخر عمر شریف و پربرکت خود، به آیت الله دستغیب سفارش کردند که شما حاشیه بر عروة الوثقی را بنویسید و این کلام، اضافه بر تأیید مقام اجتهاد ایشان در سال 68 به معنی خبر دادن از آینده ای روشن بود که علاقه مندان و آشنایان به مراتب علم و تقوای ایشان، خواستار عرضه ی رساله علمیه ی معظّم له می شوند و خیل عظیم مشتاقان به تقلید از یک مجتهد وارسته و نگهدارنده ی نفس و حافظ دین خدا، به ایشان روی می آورند.
2 ـ از دیگر نکات درخشان در سوابق علمی معظّم له حضور در سه دوره ی مجلس خبرگان می باشد که در اوّلین دوره ی خبرگان رهبری، از آن جا که برای تأیید صلاحیت علمی و اجتهاد داوطلبین، گواهی دو نفر از مجتهدین مبرز کفایت می نمود، حضرات آیات فاضل لنکرانی(ره)، مشکینی(ره)، نوری همدانی و طاهری اصفهانی مراتب علمی و اجتهاد معظّم له را تأیید کردند و پس از آن ایشان با رأی بالایی به عنوان نمایندهی مردم استان فارس در مجلس خبرگان انتخاب شدند. پس از رحلت امام خمینی(رضوان الله علیه) در هنگام برگزاری انتخابات خبرگان رهبری دوم، بنا بر روش جدید برای تعیین صلاحیت داوطلبین، تأییدات مراجع معظّم تقلید و مجتهدین مبرز حوزهی علمیه، از اعتبار افتاد و همهی داوطلبین باید امتحان اجتهاد را نزد شورای نگهبان می دادند و این باعث وهن تأییدات مراجع تقلید و خبرگان رهبری بود؛ لذا آیت الله دستغیب به عنوان اعتراض به روش جدید شورای نگهبان که مستلزم شبههی دور هم می باشد، از شرکت در این امتحانات خودداری کردند و در مجلس خبرگان دوم حاضر نشدند. در آستانه ی خبرگان سوم با توجّه به جوّی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری در مملکت ایجاد شده بود، قرار شد که ایشان و اخوی محترم حضرت آیت الله سیّد علی اصغر دستغیب فقط در مباحثهی علمی با آیت الله امامی کاشانی شرکت کنند و ملزم به شرکت در امتحان نباشند و پس از این مباحثهی علمی که در ضمن آن حضرت آیت الله سیّدعلی محمّد دستغیب متن درس خارج صوم خود را که در همان زمان مشغول به تدریس آن بودند عرضه کردند، بار دیگر صلاحیت علمی و مراتب اجتهاد این دو بزرگوار تأیید شد و با اخذ بالاترین رأی در استان فارس وارد مجلس خبرگان سوم شدند و در دوره ی چهارم هم به همین صورت انتخاب شدند و در مجلس خبرگان رهبری حضور یافتند.
3 ـ از دیگر نقاط درخشان در سوابق علمی و اجرایی ایشان آن است که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان حاکم شرع دادگاه های استان فارس منصوب شدند که این سمت با تأیید مراتب علم و تقوای ایشان از سوی حضرت آیت الله بهاء الدین محلّاتی و شهید آیت الله دستغیب و حکم حضرت آیت الله منتظری به نمایندگی از حضرت امام خمینی(ره) به ایشان سپرده شد.
معظّم له در مورد آن چه بر ایشان در آن دوران گذشت می فرمایند:
اوایل انقلاب افراد را دسته دسته دستگیر می کردند و نزد من می آوردند. یک مرتبه حدود 400 نفر را دستگیر کردند به عنوان قاچاقچی موادّ مخدّر و معتاد در زندان عادل آباد انداختند. بنده هم قاضی بودم و مقام بالاتری هم بر حکم من نظارت نداشت. هر حکمی که می دادم کسی نبود که اعتراض کند و می توانستم حکم اعدام همهی آنها را صادر کنم. ولی آیا درست بود؟ وقتی مدرکی دال بر جرم و جنایت آنها وجود نداشت چگونه علیه آنها حکم کنم بله می شد توجیه کرد که اگر اینها را که ریشهی فسادها هستند بکشیم، جامعه اصلاح می شود ولی واقعاً میترسیدم از این که بخواهم بدون مدرک صحیح، حکم علیه آنها صادر کنم. آن هم نه آن چنان ترس و خوفی که برای شما قابل تصوّر باشد. حتّی جرأت نداشتم به کسی دستور بدهم که اینها را بزنید یا شکنجه کنید تا به جرم خود اعتراف کنند.
انتشار رساله ی توضیح المسائل
خوشبختانه پس از سال ها درخواست علاقه مندان به تقلید از معظّم له در سال 1387 از باب انجام تکلیف و پاسخگویی به درخواست محترمین، طلّاب و مؤمنین، رساله توضیح المسائل ایشان به مرحله ی چاپ و انتشار رسید و بار دیگر پس از هشتاد سال افول نور مرجعیت در خاندان جلیل القدر دستغیب، دوباره این چراغ هدایت، پرتو افکن شد تا روشنگر راه دوستداران معرفت و خداشناسی باشد.
تألیفات
معظّم له با توفیقات الهی از ابتدای جوانی با استفاده از لحظه لحظه ی عمر شریف خود، در کنار تهذیب، درس هایی را که فرا می گرفتند و همچنین دروس خارجی را که تدریس نموده اند به صورت مکتوب با قلم شیوای خود مکتوب نموده اند و همین امر باعث شد که در اکثر زمینه های فقهی و اصولی نظرات ایشان برای طلّاب و محقّقین قابل دست یابی باشد و تا به حال حدود سی جلد از کتب فقهی و اصولی ایشان به مرحله چاپ و انتشار رسیده است.
علاوه بر کتب فقهی، حدود 25 عنوان کتاب اخلاقی، اعتقادی و تفسیر از تألیفات معظّم له به چاپ رسیده و یا مراحل انتشار را طی می کند.
لازم به ذکر است که بعضی از کتب ایشان بر اثر استقبال علاقه مندان، بارها مورد تجدید چاپ قرار گرفته است.
کتب منتشر شده
کتب عربی
· معجم الثُّقات من جامع الرواة (در علم رجال)
· موسوعة الهادی (خارج فقه و اصول)، شامل:
· کتاب الاجتهاد و التقلید و کتاب الطهارة (3 جلد)
· کتاب الصلاة (6 جلد)
· کتاب الصوم و الاعتکاف (2 جلد)
· کتاب الزکاة (2 جلد)
· کتاب الخمس
· کتاب الحجّ (2 جلد)
· کتاب المناسک (2 جلد)
· کتاب الاجارة
· کتاب النکاح (2 جلد)
· کتاب الطلاق و ملحقاته
· کتاب الوصایا و الفرائض
· کتاب القضاء و الشهادات (2 جلد)
· کتاب الحدود و التعزیرات
· کتاب القصاص
· کتاب الدیات
· کتاب المکاسب (6 جلد)
· کتاب الأصول (2 جلد)
· کتاب القواعد الفقهیّة
کتب فارسی
· تفسیر هادی (بقره جلد 1 – آل عمران جلد 2)
· دعا و توسّل (در آداب دعا، همراه با حکایات و حالات بعضی مقرّبین)
· سُبُلُ السّلام (دوره اصول عقاید برای نوجوانان و جوانان)
· سیره طلّاب (مطالبی که طلّاب علوم دینی باید بدانند)
· طلیعه توحید (شرح اخلاقی و عرفانی دعای صباح)
· درس اخلاق(2 جلد)
· رساله توضیح المسائل
· مناسک حج
· پرسش و پاسخ(استفتائات) از محضر حضرت آیت الله سیدعلی محمد دستغیب